چکیده:
توسعهی پایدار کشاورزی با چالشهای زیادی ازجمله تغییر اقلیم روبهرو بوده که این تغییرات باعث تغییر در الگوی پارامترهای هواشناسی و نیز تغییر نیاز آبی گیاهان میشود. در این پژوهش، با توجه به اینکه حوضهی دریاچهی ارومیه نقش مهمی در تولید گندم بهعنوان یکی از محصولات استراتژیک ایران دارد، امکان تأمین نیاز آبی این گیاه بهوسیلهی آب سبز، میزان خشکسالی و تغییرات تبخیر-تعرق مرجع در شرایط تغییر اقلیم آینده برای این حوضه بررسی شد. با استفاده از مدل SDSM و دادههای هواشناسی دورهی پایه (2015- 1967) ایستگاههای ارومیه و تبریز، دادههای هواشناسی دورهی آتی (2100-2016) تحت سناریوهای RCP2.6 و RCP8.5 تولید شد. بهمنظور بررسی مقدار تبخیر-تعرق مرجع و همچنین شدت خشکسالی، به ترتیب از معادلهی فائو-پنمن-مانتیث و شاخص خشکسالی SPI استفاده شد. یافتههای پژوهش ضمن تأیید کارایی مناسب مدل SDSM در برآورد بارندگی و تبخیر-تعرق منطقهی موردمطالعه، نشان از احتمال افزایش 63 و 3 درصدی متوسط بارندگی سالانه دورههای آتی به ترتیب برای دو ایستگاه تبریز و ارومیه و نیز احتمال کاهش شدت خشکسالی نسبت به دورهی پایه دارد. در شرایط تغییر اقلیم، امکان کاهش 3 و 5/1 درصدی متوسط تبخیر-تعرق سالانه به ترتیب برای دو ایستگاه تبریز و ارومیه نسبت به دورهی پایه وجود دارد. همچنین میزان آب سبز با احتمال افزایش همراه خواهد بود. بااینوجود، افزایش آب سبز قادر به تأمین کل نیاز آبی گندم در منطقهی موردمطالعه نخواهد بود.
Sustainable development of agriculture is facing with several challenges such as climate change resulting change in the pattern of weather parameters as well as crop water requirements. In this research, due to the important role of agricultural activities whitin Urmia Lake Basin in the production of various agricultural products such as wheat, the possibility of supplying the plantchr('39')s water requirement from green water and drought and evapotranspiration (ET) changes under climate change were investigated. Using the SDSM model and baseline meteorological data (1967-2015) of Tabriz and Urmia stations, meteorological data for the future period (2016-2100) was projected under RCP2.6 and RCP8.5 scenarios. Reference ET and the severity of drought were assessed by using the FAO-Penman-Monteith equation and the SPI drought index, respectively. The SDSM model had a relatively good performance and accuracy in estimating rainfall and ET in the study area. The findings of the study indicated an increase of 63 and 3% in the average rainfall of the future period for Tabriz and Urmia stations, respectively, and a reduction in severity of drought compared with baseline period. Under climate change, the average of annual ET of Tabriz and Urmia stationswill be decreased by 3 and 1.5%, respectively, and the amount of green water will be increased.
خلاصه ماشینی:
تحلیل و پیش بینی تغییرات خشک سالی، تبخیر-تعرق و آب سبز در حوضه ی دریاچه ی ارومیه تحت شرایط تغییر اقلیم محمدامین قلعه نوی، دانش آموخته ی کارشناسی ارشد مهندسی آبیاری و زهکشی-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری سیده فاطمه بابایی پهنه کلایی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی آبیاری و زهکشی-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری عبدالله درزی نفت چالی *، دانشیار آبیاری و زهکشی-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری رضا جاویدی صباغیان ، استادیار مهندسی عمران -مدیریت منابع آب -دانشگاه حکیم سبزواری چکیده توسعه ی پایدار کشاورزی با چالش های زیادی ازجمله تغییر اقلیم روبه رو بوده که این تغییرات باعث تغییر در الگوی پارامترهای هواشناسی و نیز تغییر نیاز آبی گیاهان می شود.
در این پژوهش ، با توجه به اینکه حوضه ی دریاچه ی ارومیه نقش مهمی در تولید گندم به عنوان یکی از محصولات استراتژیک ایران دارد، امکان تأمین نیاز آبی این گیاه به وسیله ی آب سبز، میزان خشک سالی و تغییرات تبخیر-تعرق مرجع در شرایط تغییر اقلیم آینده برای این حوضه بررسی شد.
یافته های پژوهش ضمن تأیید کارایی مناسب مدل SDSM در برآورد بارندگی و تبخیر-تعرق منطقه ی موردمطالعه ، نشان از احتمال افزایش ٦٣ و ٣ درصدی متوسط بارندگی سالانه دوره های آتی به ترتیب برای دو ایستگاه تبریز و ارومیه و نیز احتمال کاهش شدت خشک سالی نسبت به دوره ی پایه دارد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) ٥- نتیجه گیری در این پژوهش ، تأثیر تغییر اقلیم بر روند تغییرات بارندگی ، خشک سالی و تبخیر-تعرق مرجع و همچنین امکان تأمین نیاز آبی گندم از طریق استفاده از آب سبز در حوضه ی دریاچه ی ارومیه بررسی شد.