چکیده:
در دورۀ پس ازفروپاشی شوروی، آسیای میانه انسجام موجود در دوره شوروی را از دست دادهاست. کشورهای منطقه از آن زمان بهدنبال پیوندهای بیرونی برای دستیابی به منافع اقتصادی و امنیتی خود بودهاند. در این روند، رابطۀ بین کشورهای آسیای میانه ضعیف شد و در برخی موارد خصمانه شد. فرایند ملتسازی که رهبران ملی انجام دادند، اقلیتهای قومی وکشورهای همسایه را از خود دور کرد. در نتیجه، سازوکارها یا سازمانهای منطقهای که درمنطقه ایجاد شدهاند توسط قدرتهایی مانند روسیه، چین و ایالاتمتحده هدایت یا آغاز میشوند. منافع رقابتی این قدرتها در ارتقای همکاری بین کشورهای آسیای مرکزی کمکی نکردهاست، هرچند برخی از این سازمانها برای کشورهای عضو مفید هستند. با اینحال از سال 2016 که رهبر جدیدی به ریاست جمهوری ازبکستان رسید، روند جدیدی قابلمشاهده است. بهبود روابط دوجانبه و اجلاس سران منطقه، امید به منطقهگرایی جدید در آسیای میانه (که مبتنی بر پویایی همکاری داخلی در منطقه است) را تقویت میکند. این ممکن است جایگزین سازوکارها یا سازمانهای موجود نشود. با اینحال، این فرایند خود برای همکاری بینمنطقهای مناسب است و میتواند برای رهایی منطقه از رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای خارجی مفید باشد. پرسش پژوهش این است که «چرا تاکنون روند منطقهسازی درآسیای مرکزی با موفقیت همراه نبوده است؟» در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح میشود که بهنظر میرسد عوامل و موانع سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی درونمنطقهای و نیز دخالت بازیگران فرامنطقهای باعث عدم موفقیت منطقهگرایی در آسیای مرکزی شدهاست.
Central Asia in the post-Soviet period turned into a region with sufficiently weak social and economic linkages. It looked like a geographical area, which was significant for external powers from security or geopolitical perspective. The internal cohesion of the region was rapidly disappearing. Various attempts have not only failed at regional integration by the Central Asian states, but many of those initiated by external powers Like Russia, China and the United States, also yielded limited results. However, a new trend is visible since 2016 when a new leader became president in Uzbekistan. Improved bilateral relations and summits of leaders of the region create hope for a new regionalism in Central Asia that is based on the internal cooperative dynamics within the region. This may not replace the already existing mechanisms or organizations. However, the process itself is conducive for intra-regional cooperation and would be helpful in keeping the region free from the geopolitical competition of external powers. The question is why the regionalization process in Central Asia has not been successful so far? the hypothesis is that inter-regional political, security, economic and cultural Factors and barriers ant also Trans-regional actors Interference, led to the failure of regionalism in Central Asian.
خلاصه ماشینی:
چگونه میتوان آسیای مرکزی را بهعنوان یک منطقه تعریف کرد؟ آیا با توجه به اشتراک جغرافیایی، فرهنگی و زبانی در میان مردم آنجا طبیعی است؟ یا منطقهای است که با اقدامات و سیاستهای قدرتهای خارجی ساخته شده و آیا مجموعهای امنیتی است؟ جایی که کشورهای منطقه با تهدیدهای مشابهی روبهرو میشوند که خواستار تلاش جمعی هستند؟ 1.
3. روابط بیندولتی در دوره پس از شوروی اگرچه کشورهای آسیای میانه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان واحدهای جداگانهای در سیستم بینالمللی ظهور کردهاند و عواملی مانند مجاورت جغرافیایی، قومیت نزدیک و زبانهای شهروندان، دین مشابه، تاریخ مشترک (چه قبل و چه در دوره اتحاد جماهیر شوروی)، منابع مشترک و زیرساختهای دوران اتحاد جماهیر شوروی (مانند آب و اتصالات حمل و نقل) زمینههای گستردهای برای همکاری فراهم میکند (Rakhimov, 2018, p.
در دهۀ اول پس از تجزیه شوروی، علیرغم مشکلات موجود در روابط بین دولتها، کشورهای آسیای میانه برای ایجاد یک معماری همکاری منطقهای تلاش کردند.
شاخصهای کل انتخاب شده برای کشورهای آسیای میانه (2018) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} Source: (WDI, Ministry of National Economy of the Republic of Kazakhstan Statistics Committee) بنابراین جای تعجب نیست که در سال 2005، سازمان همکاری آسیای میانه با جامعه اقتصادی اوراسیا ادغام شد.
ازعوامل روند رو به رشد همکاری میتوان گفت از آنجایی که: کشورهای آسیای میانه با نیاز به ایجاد سریع روابط سیاسی و اقتصادی فراملی مواجه شدهاند و شروع به نشان دادن تلاش برای همکاریهای منطقهای کردهاند.
در این زمینه، دو سطح متناقض سیستماتیک در سازمان همکاری شانگهای وجود دارد: رقابت بین خود کشورهای آسیای میانه از یکسو و رقابت بین روسیه و چین از سوی دیگر.