چکیده:
در حوزه معرفت شناسی فلسفی، علوم و ادراکات ، یا حقیقی هستند یا اعتباری. در تعریف فلسفی، ادراکات حقیقی، از حقایق
خارجی حکایت میکنند که برآیند فعل و انفعالات میان مادّه خارجی با حواس انسان هستند، درصورتیکه ادراکات اعتباری
از خارج حکایت نمیکنند، بلکه مقام این نوع ادراکات، مقام فرض، آفرینش، قرارداد و جعل است. درواقع، ادراکات اعتباری
افکار مابین طبیعت انسانی و خواص و آثار تکوینی هستند. نظری ه ادراکات اعتباری برای اولین مرتبه توسط علامه طباطبایی
مطرح شد و از ابتکارات مبتنی بر رئالیسم تعاملی است، طبق این نظریه، دریافت ما در تعامل با واقعیت تصحیح میشود و
تکامل مییابد. طرح ادراکات اعتباری نتیجه مواجهة علامه با مسئله تکثّر ادراکات است که بر اساس آن، ادراکات انسان تکثیر
مییابد و به تبع آن، ماهیت گزاره های اخلاقی تبیین میشود. طبق این فرض ، استدلال علامه برای اعتباری بودن حُسن و
قبح و نفوذ احساسات در اعتباری ات ، ناخودآگاه به نسبیت گرایی هنجاری منجر میشود. در این پژوهش بر آنیم تا این مبحث
را از جنبه مهم و درعین حال مغفول دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه ادراکات اعتباری و به ویژه گزاره های اخلاقی، مورد بحث و بررسی قرار دهیم . ضمن اینکه علامه طباطبایی در برخی از منابع، نظریه نسبیت گرایی اخلاقی را فاقد اعتبار میداند. در مقاله حاضر با روش اسنادی به دنبال بررسی کارکردها و پیامدهای دیدگاه علامه طباطبایی در اخلاق از منظر ادراکات اعتباری هستیم.