چکیده:
تحلیل تاریخی پدیدههای اجتماعی میتواند به شناسایی روند تغییرات در نهادها و ساختارهای اجتماعی کمک کند و موجب شناخت ریشههای تاریخی برخی مشکلات اجتماعی شود؛ اگرچه مطالعۀ وضعیت زنان در هر دورهای از تاریخ ایران، میتواند جنبههای گوناگون زیست اجتماعی آن دوره را بازنمایی کند؛ اما با توجه به تغییرات الگووارهای در نظام حقوقی و اجتماعی جامعه ایران پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، مطالعۀ وضعیت زنان در دورة ساسانی اهمیت ویژهای دارد، زیرا معلوم میکند که قوانین تعیینکنندۀ بعدی بر پایۀ چه سنتهای حقوق و عرفی شکلگرفته اند. ازاینرو بررسی جایگاه اجتماعی زن در آن دوره، به حوزۀ مشترک مطالعات پژوهشگران ایرانشناسی و اسلامشناسی تبدیلشده است؛ اما رویکردها و زمینههای فکری گوناگون در این مطالعات، این موضوع را به یکی از موضوعات بحثانگیز تبدیل کرده است. هدف این پژوهش این است که با در نظر گرفتن یافتههای پیشین، وضعیت زن را در نسبت با قوانین ازدواج و طلاق تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که این قوانین زن را «طرف حق» در نظر میگرفتند یا «موضوع حق»؟ برای پاسخ به این پرسش پروندههای حقوقی مربوط به قوانین ازدواج و طلاق منعکسشده در مادیان هزار دادستان بررسی میشوند.
Historical analysis of social phenomena can help identify social institutions and structure changes to perceive social problems' historical roots. Despite studying women's status in any Iranian history period can represent various social life aspects. Considering the paradigm shifts in the Iranian legal and social system after the fall of the Sassanid Empire, the study of women's status in the Sassanid period is of particular importance since it reveals the following determinant laws are based on what legal traditions and custom. Therefore, the study of the women's status in that period has become a shared area of study for scholars of Iranian studies and Islamic studies; However, different approaches and Intellectual backgrounds in these studies have made this issue one of the controversial arguments. This study aims to explain women's status concerning the marriage and divorce law, considering the previous findings, and to answer the question of whether these laws considered women as "legal subject" or "legal object." To answer this question, the legal cases related to the laws of marriage, divorce, which are reflected in Madayan i Hazar Dadestan, considering.
خلاصه ماشینی:
اما بهره مندی از این منبع برای بازسازی نظام اجتمـاعی ساسـانی بـا دشـواری هـایی هم راه است ، علاوه بر زبان دشوار، جملات طولانی و پیچیدة این مـتن ، نویسـنده بـه عقایـد گوناگون حقوق دانان کنار هم استناد می کند و این امر تصـمیم گیـری در مـورد ایـن کـه چـه 29 وضعیت زن ساسانی بر پایۀ قوانین ازدواج و طلاق ٣ چیزی در اواخر دورة ساسانی هنجـار قـانونی بـوده اسـت را دشـوار مـیسـازد ( ,Macuch b٢٠١٧) و به اختلاف نظر میان پژوهش گران دامـن مـی زنـد.
او برای تبیـین جایگـاه اجتمـاعی و 35 وضعیت زن ساسانی بر پایۀ قوانین ازدواج و طلاق ٩ حقوقی زن تعبیر xwstag٨١ «موضوع حق » (Objekt des Rechts) را به کاربرده اسـت و بـر ایـن باور بود که زن «طرف حق » در نظر گرفته نمیشده بلکه «موضوع حـق » پنداشـته مـیشـد و صاحب حقی نبوده است و از هر لحاظ تحت سرپرسـتی kadag-xwady٨١ (تحـت لفظـی بـه معنی «سرور خانواده ») بوده است (همان : ٤٠)١١، علی اکبر مظاهری معتقد بود کـه بارتولومـه این تحقیق را «باعجلۀ بسیار صورت داده است » و «فرصـت نیافتـه اسـت دربـارة مسـئله بـه تعمق بپردازد» به اعتقادش «تصور او کـه مـی خواسـت زن دورة ساسـانی را شـی ء و ملـک حقوقی نشان بدهد تصوری تأسف بـار و دردآور اسـت » و از نگـاه مظـاهری «زن ایرانـی در قرن ششم هرگز «شی ء» نبوده است » (مظاهری، ١٣٧٧: بیست وشش ).