چکیده:
واکاوی در ریشههای باورهای کیش مانوی، همواره از جمله مهمترین مباحث مورد پژوهش محققان این کیش کهن و پر ابهام باستانی بوده است. در واقع، از یک سو بخش عمدهای از این ابهام ناشی از کمبود دسترسی به منابع دست اول این کیش است که با اکتشاف متونی متعدد از منابع دست اول مانوی از بخشهای گوناگون جهان دریچههای تازه بر جنبههای پر ابهام آن گشوده شد و جلوههای بی بدیلی از اندیشه بشری را پدیدار ساخت. همچنین از سوی دیگر، بخشی از ابهام در ماهیت کیش مانوی ناشی از پیچدگی پر اطناب باورهای مانوی است که خود ریشه در ماهیت تلفیقی آن باورها دارد. ازجمله جنبههای پر ابهام، این کیش ریشههای اساطیر سرانجام جهان است که پژوهشهای بسیاری دربارة آن صورت گرفته است، اما هنوز ابعاد پر ابهام آن ناشناخته مانده است، بر این مبنا، مسئله اصلی این تحقیق نیز واکاوی ریشههای باورهای آخرت شناسانه کیش مانوی است. این تحقیق با رویکردی تحلیلی و توصیفی بر پایه متون دست اول کتابخانهای به این نتیجه دست مییابد که باورهای آخرت شناسانه کیش مانوی تحت تاثیر اندیشههای باورهای ایرانی، گنوسی پیش از مانوی شکل گرفته است. در واقع، بن مایههای فکری مانی در برساخت باورهای آخرتشناسانه این کیش مُلهم از رشد فکری او در میان آیینهای گنوسی و ایرانی بوده است.
Analysis of the roots of Manichaean Beliefs, one of obscure and archaic religion, is the one of most important topics that has always been studied by scholars of religion. In fact, on the one hand, Major Part of the ambiguity in the nature and origin of aspects of the Manichaean religion was due to the lack of Primary documents and Resources of this religion that with the discovery of numerous Primary Resources of Manichaean texts from different parts of the world opened new fenestra on ambiguous aspects of this religion and revealed unique aspect of human thought. on the other hand, the ambiguity and complexity of Manichaean myths due to the combined nature of this religion prevented the understand of the nature and roots of this religion. One of the most ambiguous aspects of this cult was the roots of the eschatological beliefs which in this subject much research had been done but its ambiguous dimensions were still unknown. This research with an analytical and descriptive approach based on Primary Resources concludes that the eschatological beliefs of the Manichaean religion are influenced and formed by the ideas of Iranian, gnostic beliefs. In fact, Mani's intellectual themes in constructing the eschatological beliefs of his religion have been inspired by his intellectual growing among the Gnostic and Iranian Cults.
خلاصه ماشینی:
اين تحقيق با رويکردي تحليلي و توصيفي، و بر پايۀ متون دست اول کتابخانه اي، نشان ميدهد باورهاي آخرت شناسانۀ کيش مانوي تحت تأثير انديشه هاي ايراني و گنوسي پيش از مانوي تدوين يافته است .
در حقيقت ، هرچند در تاريخ اديان همواره از کيش ماني به عنوان کيشــي گنوسي نام برده شده اســت ، بايد اذعان کرد که اين کيش پيش از آنکه آييني گنوســي باشد، تلفيقي از باورهاي دنياي باســتان با نوآوريهاي ويژة روايي در بازروايت اساطير کهن ايراني، ميان روداني و گنوسي است .
Kessler, Mani, Forschungen über die manichäische Religion, Ein Beitrag zur vergleichenden Religionsgeschichte des Orients (Berlin, 1889).
١ بنابراين ، باور به رســتگاري روح بشر در تمام تعاليم کيش هاي گنوسي به روشني ديده ميشود که براســاس آن ، مبحث فرجام جهان نيز به عنوان طرحي براي رهايي و نجات ذرات نور از هستي مادي تمهيد شده است .
به علاوه ، در بخشي ديگر از کتاب شاپورگان ، در استعاره ها و مفاهيمي همسان با متن گنوسي انجيل ، دربارة سرانجام هستي و نحوة داوري نهايي و نيز اسطورة خروش خرديشهر چنين آمده است : [خرديشــهر] بايستد و خروشي بزرگ برآورد...
٤ در حقيقت ، نفوذ نقش غيرقابل انکار عيسي مســيح (ع ) و بن مايۀ داوري سرانجام او در متون مانوي، چون متن M٣٥، و نيز همساني بن مايه هاي به کاررفته در اين متن و اناجيل متي، مرقس و لوقس مؤيد اين نظر است که داستان فرجام شناسانۀ کيش ماني بنيادهاي عميقي در خوانش هاي گنوســي از انجيل دارد.
Mani, Forschungen über die manichäische Religion, Ein Beitrag zur vergleichenden Religionsgeschichte des Orients, Berlin, 1889.