چکیده:
مطالعه روانشناسی محیطی به شیوه جریانشناسی (محتوی و روششناسی بهصورت مستقل)، در بین پژوهشگران این حوزه، نوپاست و کاربردهای زیادی در نگاه کلنگرانه به آن وجود خواهد داشت. مثلا برای ارائه چارچوب علمی، و رسیدن به استقلال در تولید محتوی علمی و روش تحقیق، یا رسیدن به ملاکهای ارزشیابی نسبتا مستقل، و.... اصولا، بدین صورت است که میتوان جایگاه علمی، کارکرد و ارتباط انواع مطالعات علمی را در این رشته شناخت. پژوهش کیفی حاضر، سعی در بازشناسی مسیر مطالعات صورتگرفته، دستهبندی و شاخصگذاری این مطالعات، با نگاهی جریان شناسانه، به هدف پاسخگویی به نیازهای یک نظریهپردازی اثباتگرا دارد. بدین منظور، ابتدا مطالعات کتابخانهای بر اساس الگویی برای تفکیک منابع، و بر اساس نگاه زمینه نگر، مورد بازشناسی قرار گرفته است. سپس محتوی آنها بدون توجه به، منظور و هدف مستقیم پژوهشی آنها، صرفا برای کشف زمینههای مطالعاتی موجود، بررسی شد. در ادامه، متناسب با اهداف پژوهش، دستهبندی اولیه، اصلاح شده و نهایتا عوامل استحصال شده، به روش سیستماتیک، مورد ارتباط شناسی قرار گرفته و در الگوی نهایی، متناسب با اهمیت و وزن پژوهشیشان، جایگاه و حوزه نفوذ گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
گفتمانهایی همچون نظر (Gibson, 1979) درباره اهمیت ادراک محیط و پدیدهها بر اساس «تأثیر و عملکرد شناسی آنها» (به دیگر سخن، شناخت مبتنی بر قابلیتها (مطلبی،1385،ص57))، در زمینههای زیر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به کار گرفته شده است: - بخش عمومی و مشترک بینرشتهای: طراحی صنعتی و محصولات (Norman,1988;Pols,2012; Xenakis & Arnellos,2013) - بخش طراحی تخصصی: کالبد معماری و (عناصر) طراحی شهری (Hertzberger,1991;Maier&Fadel,2009 a& 2009 b; Maier et al, 2009) و (دانشگر مقدم و اسلامپور،1391) - آموزش طراحی تخصصی: (اژدری و بهرامی پناه،1387) و (نقد بیشی و همکاران،1395) در مورد دیدگاههای غیر گیبسون، برخی همچون (Maier et al,2009a)، گونهشناسی سیستماتیکی از قابلیت کردهاند و آن را، الزامی وجودی برای سیستم هستیشناسی محیط میدانند: - ماهیت و نوع قابلیت - امکان وجود بالقوه قابلیت - هدف وجودی قابلیت افرادی همانند (Moore& Marans,1997)، با نگاهی سامانهای به قابلیتهای محیط، معتقدند قسمتی از این قابلیتها، برای پایداری محیط، و بهعنوان ماهیت آفرینشی آن است.
آنها در (Maier & Fadel, 2009,p393)، قابلیت را در اولویت، جامعیت و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به فرم در فرایند طراحی میدانند، و سه جنبه برای این ارتباط بین قابلیت و فرایند طراحی پیشنهاد دادهاند: (1) ساختار کالبدی: از جنبه ارتباط شناسی و ادراک حجمی (2) فرایند طراحی: مراحل و شیوه پاسخ معمارانه بهمنظور مهندسی رفتارها و پاسخ به نیازها (3) ساختار کارکردی: از جهت انطباق با اهداف و نیازهای طراحی - اجرایی (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 3- بازنمایی نموداری از مدل ترکیبی رفتار محیطی ارائه شده توسط فرانک(Franck) (منبع: رضایی و همکاران،1397،ص60) در نتیجه میتوان به مطالعاتی از قبیل مطالعات انسانشناسی (Anthropology)، جامعهشناسی (Sociology)، طراحی و برنامهریزی شهری (Planning And Urban design)، و علوم سیاسی (Political science) که در آنها به مطالعه ابعاد مختلف رفتار فردی (معماری)- گروهی (شهرسازی)، بر اساس قابلیتهای بستر محیطی پرداخته میشود، اشاره کرد.