چکیده:
زمینه و هدف: بجهت غنی بودن آثار فریبا وفی از مسائل گوناگون اجتماعی از قبیل فقر، اختلاف طبقاتی، مفاسد اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی و مشکلات زنان که بوفور در جامعه رمانهای او بتصویر کشیده شده است، پژوهش حاضر بر آن شد آثار داستانی او را از نظر تطابق با رئالیسم بررسی کند.
روش مطالعه: پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی رئالیسم را در پرنده من و رویای تبّت از فریبا وفی بررسی و تحلیل میکند.
یافته ها: وفی همچون دیگر نویسندگان مکتب واقع گرایی، تنها به بازگویی صرف واقعیت نمیپردازد، بلکه اندیشه تحلیلگرانه خود را نیز در آن دخیل میکند، در عین حال تفسیر جدیدی از رئالیسم نیز ارائه داده است. جهت حرکت قلم فریبا وفی را نگرش ایدئولوژیک، نمایش تصویر واقعی فقر، تضادهای طبقاتی، آنتاگونیسم اجتماعی، هویّت خدشه دار زنان در جامعه مردسالار، طلاق عاطفی، خشونت جنسی علیه زنان (و دختران خردسال)، خیانت در برابر اعتماد، زبان محاوره، تشریح جزئیات وقایع، تاویل و تفسیر وقایع تلخ جامعه، بیان سطح فرهنگ جامعه، پس زمینه مناسب و نمود صنایع ادبی و... شکل میدهد. آثار وفی، سرشار از زنانی است که قربانی جامعه مردمحور و مردسالار شده و هویّت خود را ازدست داده اند؛ زنانی که تاریخ انقضای شادیهایشان به دست مردان رقم میخورد و رنگ میبازد. در واقع وفی هنر را استخدام میکند که تاریخ و واقعیّت را طوری در قالب داستان بریزد که همه در باور مخاطبش واقعی جلوه کند. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که آثار وفی، بحری موّاج از مباحث رئالیستی است.
نتیجه گیری: وفی با شیوه ای هنری به بازنمایی وقایع میپردازد و در هر مرحله از بیان مباحث، نشانه هایی از واقع گرایی را بگونه ای نمودار میسازد که احتمال تخیّلی یا غیرواقعی بودن اثر را از ذهن خواننده دور میکند. از طرفی راوی اول شخص بودن نویسنده، خواننده را به قبول رئال بودن اثر مجبور میکند. نیز صنایع ادبی و بلاغی، و مهمتر از همه تشبیه و اصطلاحات کنایی رنگ وبوی ادبی به اثر بخشیده است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Due to the richness of Fariba Wafi's works on various social issues such as poverty, differences, social, cultural, and moral corruption, and women's problems that are abundantly portrayed in her novels, the present study decided to review Wafi fiction and Examine its compliance realism.
METHODOLOGY: The present study, compiled by library and descriptive-analytical methods, examines and analyzes realism in parandeye man and royaye tabbat by Fariba Wafi.
FINDINGS: Wafi, like other realist writers, not only recounts reality, but also incorporates his own analytical thinking, but at the same time offers a new interpretation of realism. To move Fariba Wafi's pen, the ieological approach is to show the true picture of poverty, class antagonism, social antagonism, the harmful identity of women in patriarchal society, emotional divorce, sexual violence against women (and young girls), betrayal of trust, colloquial language describing the details of events, interpreting and interpreting the bitter events of society, the manifestation of the period of life, the expression of the level of society's culture, the appropriate background and the manifestation of literary industries, etc. are formed. Wafi's work is full of women who have fallen victim to a patriarchal, patriarchal society and have lost their identity; women whose happy expiration dates are drawn to men and painted. Wafi employs art to shape history and reality into a story that makes everyone believe in its audience. The findings of the present study indicate that Wafi's works are a wave of realistic discussions.
CONCLUSION: Wafi uses artistic representations to represent events, and at each stage of the discussion, graphs sign of realism that remove the possibility of the work being imaginary or unreal. On the other hand, being the first narrator, being the author, forces the reader to accept that the work is real. Literary and rhetorical industries, and most importantly metaphors and metaphorical terms, are also realistic signs that have influenced the color and smell of literature.
خلاصه ماشینی:
آثار فريبا وفي و مؤلفه هاي رئاليسم (با تکيه بر دو رمان «پرندة من » و «رؤياي تبّت ») فريدون آرزومند١، سعيد فرزانه فرد١*، ايمان مهري بيگديلو٢ ١- گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد سراب ، دانشگاه آزاد اسلامي، سراب ، ايران .
چکيده : زمينه و هدف : بجهت غني بودن آثار فريبا وفي از مسائل گوناگون اجتماعي از قبيل فقر، اختلاف طبقاتي، مفاسد اجتماعي، فرهنگي و اخلاقي و مشکلات زنان که بوفور در جامعۀ رمانهاي او بتصوير کشيده شده است ، پژوهش حاضر بر آن شد آثار داستاني او را از نظر تطابق با رئاليسم بررسي کند.
رمان بعنوان بخش اصلي ادبيات داستاني، پديده اي تأثيرگذار در پيشبرد يا پسرفت فرهنگي اجتماع است که وقايع عمدة جامعه ، آداب و رسوم اجتماعي، هنجارها و ناهنجارهاي تعريف شده در بين يک ملّت و اغلب مباحث فرهنگي، عقيدتي و ديني را با مايه هاي تخيّل و هنر ادبي در خود منعکس ميسازد.
سّيدحسيني نيز با ذکر نظر بالزاک ١ در بيان لازمه هاي رمان رئاليستي اجتماعي، بر گفتۀ او صحّه ميگذارد؛ به اين معني که آنها هر دو، «مشاهدة دقيق ، تشريح جزئيّات وقايع ، نشان دادن تيپهاي موجود جامعه ، و نيز بيان علّت و معلولي حوادث » (مکتبهاي ادبي، سيّدحسيني: ص ٢٧١) را اساس اين کار برميشمارند؛ پرندة من که با استفاده از زاويۀ ديد اول شخص نگاشته شده ، «اين امکان را به او [راوي] داده تا بتواند دنيايي ساده و جهان زنان داستان خود را بخوبي به خواننده بنماياند.