چکیده:
در وصیت تملیکی پس از ایجاب موصی تشخیص دقیق ماهیت قبول موصی له آثار فراوانی به دنبال خواهد داشت. اگر قبول را جزء یا رکن وصیت بدانیم و بدون آن وصیت باطل باشد، وصیت تملیکی عقد خواهد بود که مشهور بلکه اشهر امامیه و اهل سنت پیرو این نظر هستند. ولی اگر قبول بدون اعتبار باشد یا اینکه وصیت از عوامل قهری انتقال باشد، وصیت تملیکی ایقاع خواهد بود که اقلیت مذاهب اسلامی ملتزم به این برداشت هستند. نویسنده با اعتقاد به ایقاعبودن آن و با استفاده از روایات معصومان: به دنبال اثبات مدخلیتنداشتن قبول، و ثانوی و تشریفاتیبودن آن است و نیز اینکه این ماهیت به صرف ایجاب موصی منعقد میشود و بحث رد و امکان داشتن یا نداشتن آن مرحلهای است پس از تحقق و تکوین مقصود موصی، که احکام فراوانی نیز در این باره وجود دارد.
معرفه ماهیه القبول له اثار کثیره فی الوصیه التملیکیه لموصی له بعد ایجاب الموصی. القبول ان کان جزا او رکنا للوصیه و کانت الوصیه باطلا بدونه فالوصیه التملیکیه صار عقدا و بناء علی المشهور بل الاشهر کانت الامامیه و اهل السنه قايلین به. و لکن ان لم یکن للقبول اعتبار او الوصیه کانت من العوامل القهریه للانتقال فالوصیه التملیکیه کانت ایقاعا و هذا قول بعض المذاهب الاسلامیه . المولف قايل بالایقاعیه فیها و جهد فی اثبات عدم مدخلیه القبول و ثانویته فی الوصیه التملیکیه و هکذا انعقاد هذه الماهیه بایجاب الموصی صرفا بالاستعانت من روایات ايمه المعصومین علیهم السلام. فالبحث عن امکان او عدم امکان هذه الماهیه کان مرحله بعد التحقق و التکوین لمقصود الموصی و له احکام کثیره.
خلاصه ماشینی:
ولی اگر قبول بدون اعتبار باشد یا اینکه وصیت از عوامل قهری انتقال باشد، وصیت تملیکی ایقاع خواهد بود که اقلیت مذاهب اسلامی ملتزم به این برداشت هستند.
در قانون فرانسه، عقد توافقی است که به موجب آن یک یا چند شخص خود را در مقابل یک یا چند شخص دیگر متعهد کنند که کالایی بدهند یا کاری انجام دهند یا از انجامدادن کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی (وصیت، ارث، شفعه)، ص61 و 62؛ الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج3، ص277.
4 لذا در بحث وصیت تملیکی، مشهور فقها طبق دیدگاه اول این عمل حقوقی را عقد دانستهاند و معتقدند وصیت تملیکی عمده خصوصیات عقد را دارد، اگرچه در جاهایی از قواعد کلی عقود دور میشود که در این زمینه به کلام صاحب جواهر استناد کردهاند مدکور، محمد سلام، الوجیز للمدخل للفقه الاسلامی، ص157.
حدیث نخست محمد بن علی بن الحسین عن أبیه عن علی بن ابراهیم بن هاشم عن أبیه عن حماد بن عیسی، عن ربعی بن عبد الله عن محمد بن مسلم، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: إن از: خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج17، ص219؛ الاردبیلی الغروی الحائری، محمد ابن علی، جامع الروات، ج2، ص224؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال، ص413؛ طوسی، محمد بن حسن، رجال، ص138.
بررسی سلسله اسناد حدیث با بررسی کتابهای رجالی درباره وثاقت روات و صحت و نقل این روایت به سه طریق، با توجه به وجود روات موثقی همچون سعد ابن عبدالله 2 که وی همان ابوالقاسم سعد ابن عبدالله ابن ابی خلف الاشعری القمی است و نیز احمد ابن محمد ابن عیسی، 3 زیدان، عبدالکریم، الوجیز فی اصول الفقه، ص203.