چکیده:
نیاز به منابع انرژی منطقه خزر با توجه به کاهش ذخایر و تولید آن در آمریکا و غرب روندی تصاعدی داشته است. وجود مولفههای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منطقه، سیاستگذاران واشنگتن را تشویق به حضور در منطقه نموده است. دولت آمریکا تلاش نموده تا از پتانسیل و توانمندیهای این منطقه و به خصوص ذخائر هیدروکربنی خزر بهرهبرداری لازم ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک را بنماید. چه اینکه بهرهبرداری از منابع هیدروکربنی دریای خزر انگیزه اصلی حضور آمریکا در این منطقه میباشد. ایالات متحده امریکا در راستای تامین منافع استراتژیک خود درصدد است تا الگوهای منطقهای و جهانی خود را برای استقرار نظم نوین جهانی در منطقه خزر اجرا کند. در این نوشتار برآنیم تا سیاست انرژی ایالات متحده آمریکا را در حوزه خزر بویژه پس از فروپاشی شوروی سابق مورد مداقه قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
منابع انرژى درياى خزر تا سال ۱۹۹۰ دست نخورده باقى مانده بود، ولى با افزايش مصرف جهانى نفت، که تا سال، ۲۰۲۰ تأمين ۸۰ درصد نفت و گاز آن از اين منطقه خواهد بود، توجه آمريکا، روسيه، چين، ژاپن و اروپا را به خود جلب کرده و منابع احتمالى نفت و گاز درياى خزر، فرصتى جديد را براى کشورهاى منطقه جهت تبديل شدن به مهم ترين قطب تأمين انرژى آتى جهان پديد آورده است.
برخى از دلايل تأخير در اکتشاف از منابع نفت و گاز خزر، قرار داشتن عميق ترين قسمت خزر با عمق حدود ۱۰۲۵ متر در بخش ايرانى، خطر پذيرى بالاى عمليات اکتشاف نفت و سرمايه گذارى بسيار بالا براى حفارى در آبهاى عميق، عدم وجود رژيم حقوقى مشخص ميان ايران و کشورهاى آذربايجان و ترکمنستان، دسترسى نداشتن به فناورى عمليات حفارى و اکتشاف در آبهاى عميق همانند دکل حفارى، کشتىهاى لرزه نگارى و يدک کش که معدود کشور هايى در جهان آن را در اختيار دارند، ارتباط نداشتن درياى خزر با آبهاى بين المللى و مشکل بودن انتقال تجهيزات سنگين به اين دريا و مقرون به صرفه بودن منابع نفت و گاز در جنوب کشور بويژه اهميت برداشت از منابع مشترک با کشورهاى حاشيه خليج فارس، مىباشند (پهلواني و حيراني نيا، 1387: 92).
اگرچه ايالات متحده تلاش خود براي بهره برداري از منابع نفتي خزر را در قالب امنيت انرژي توجيه ميکند، اما ناگفته پيداست که اين کشور در نظر دارد تا محاصره دو رقيب خود يعني ايران و روسيه را کامل نمايد.