چکیده:
هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی برنامه درسی زبانآموزی دوره ابتدایی کشور فنلاند و مقایسه آن با کشور ایران بود. نوع پژوهش، کیفی که از دو روش تحلیل تطبیقی اسنادی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. در بخش تطبیقی از روش پیشنهادی برودی استفاده شد و در بخش پدیدارشناسی نیز با 20 نفر از صاحبنظران و معلمان حوزه زبانآموزی در دوره ابتدایی برای پاسخگویی به چالشهای این برنامه درسی مصاحبه به عمل آمد. دادهها بهصورت استقرایی تحلیل شد. نتایج نشان داد مهمترین اهداف کشور فنلاند در برنامه درسی زبانآموزی توسعه سواد خواندن، تقویت مهارتهای یادگیری و تعامل بود. دستاوردهای برنامه درسی فنلاند برای ایران عبارتاند از: تأکید بر اصل رویکرد ارتباطی در گزینش محتوا، توجه به نگارش و اصول نوشتن در قالب دیجیتال و در نظر گرفتن عناصر فرازبانی مثل آهنگ و بهرهگیری از موسیقی در اجرا برنامه درسی زبانآموزی است. چالشهایی در فعالیتهای یادگیری، محتوا، فنون یاددهی و یادگیری، شرایط مدرسه و معلم در برنامه درسی زبانآموزی ایران وجود دارد.
The present study aimed to explore different aspects of the Finnish national core curriculum of basic education regarding language learning and to compare it with Iranian national curriculum of basic education. To collect the data, the authors analyzed the documents of the national curriculum of the both countries. The semi-structured interviews were also used to collect the data related to the challenges of the implications of the Finnish curriculum lessons in the education system of Iran. In the comparative section, the research followed the procedure proposed by Brody to analyze the documents. In the phenomenology section, the data collected from interviews with 20 teachers and stakeholders, were analyzed inductively. The obtained results showed that the main objectives of the Finnish curriculum in developing the reading skills were emphasizing on learning to learn .The main suggestions for Iranian curriculum include considering the communicational approach in selecting the teaching content, game-based learning activities, using different types of media and tools in education, considering the different elements beyond the language learning such as harmony, and taking advantage from music in the learning process of language. Different challenges in implementing Finnish lessons in Iran’s education system were recognized including: learning activities, teaching and learning strategies
خلاصه ماشینی:
در بخش تطبيقي از روش پيشنهادي برودي استفاده شد و در بخش پديدارشناسي نيز با ٢٠ نفر از صاحب نظران و معلمان حوزه زبان آموزي در دوره ابتدايي براي پاسخگويي به چالش هاي اين برنامه درسي مصاحبه به عمل آمد.
براي مثال قاسم پور مقدم و همکاران (١٣٨٧) در پژوهش خود به بررسي مقايسه اي برنامه درسي آموزش زبان ملي ايران و آمريکا در دوره ابتدايي پرداختند و يکي از مهم ترين نتايج اين بود که توجه به پرورش تفکر در برنامه درسي زبان آموزي بايد مورد توجه قرار گيرد.
در برنامه درسي ملي سال ١٩٩٤، مهارت هاي زباني به عنوان عنصر مهمي در بين المللي سازي آموزش بيان شده است ، علاوه بر اين ، امکان يادگيري زبان فنلاندي يا سوئدي براي دانش آموزان مهاجر فراهم بود.
٦. رويکرد فعاليت محور: از اين رويکرد که حضور فعال دانش آموزان را در جريان ياددهي - يادگيري را نشان ميدهد در تهيه سازمان دهي محتواي زبان آموزي دوره ابتدايي استفاده ميشود و آموزش زبان به آموزش مهارت هاي زباني گسترش مييابد.
توجه بيشتر به مهارت ارتباطي و پردازش اطلاعات با توجه به نياز دنياي کنوني برنامه ريزان و معلمان سؤال سوم : عملياتي کردن تجارب کشور فنلاند در برنامه درسي زبان آموزي ايران با چه چالش هاي روبرو است ؟ به منظور پاسخ به اين پرسش پژوهش ، ٥ درون مايه اصلي و ١٣ درون مايه فرعي از يافته ها استخراج شد (جدول ٧).