چکیده:
با عنایت به نیاز مُبرم چین به انرژی پایدار که با هدف کاهش آسیبپذیری در حوزۀ انرژی و بیشینهسازی قدرت روبهتزاید خود در عرصۀ سیاست و روابط بینالملل صورت پذیرفته است، این کشورِ در حال صعود، طی سالیان اخیر کوشیده است تا بر بستر انرژی، همکاریهای سیاسی- اقتصادی ویژهای را با کشورهای حاضر در شورای همکاری خلیجفارس و منطقۀ راهبردی اوراسیا به منصۀ ظهور برساند. در همین رابطه، نگارندگان پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی- تطبیقی و با تأسی از اسناد کتابخانهای درصدد برآمدهاند تا ضمن واکاوی و بررسی حضور فزایندۀ پکن در حوزههای مورداشاره، به این پرسش راهبردی پاسخ گویند که 'جمهوری خلق چین در پرتو تعمیق روابط سیاسی و اقتصادیِ خود با کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و کنشگران حاضر در حوزۀ راهبردی اوراسیا چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال میکنند؟' فرضیة مطرح از معبر این پرسش ناظر بر آن است که پکن با در نظر گرفتن وزن اقتصادی کشورهای حاضر در مناطق مورداشاره و با توجه به موقعیت ویژۀ آنها در ابتکار کمربند- راه کوشیده است تا راهبردهای نوینِ ژئوپلیتیکی خود را از رهگذر تلاش برای تضمین امنیت پایدارِ دسترسی به انرژی، حفظ بازارهایِ هدف مستقر در مسیر ابتکار کمربند راه و افزایش سطح همکاری با شُرکای منطقهای، به دو حوزۀ 'خلیجفارس' و 'اوراسیا' گسترش دهد.
Given China's urgent need for sustainable energy to reduce energy vulnerabilities and maximize its growing power in international politics and relations, the rising country has sought to build energy cooperation in recent years. A special political-economic relationship with the countries present in the GCC and the Eurasian Strategic Region will emerge. In this regard, the authors of the present study with a descriptive-analytical-comparative approach and based on library documents, have sought to answer the strategic question that the People's Republic of China in the light of deepening relations by analyzing and examining the growing presence of Beijing in these areas. What are its political and economic goals with the member states of the Persian Gulf Council and the actors in the Eurasian strategic sphere? The hypothesis raised by the above question is that Beijing, taking into account the economic weight of the countries present in the mentioned regions and given their special position in the belt-road initiative, has tried to pursue its new geopolitical strategies through effort. To ensure sustainable security of access to energy, maintain target markets based on the Belt-Road Initiative, as well as increase cooperation with regional partners, extend to the Persian Gulf and Eurasia.
خلاصه ماشینی:
com چکيده با عنايت به نياز مبرم چين به انرژي پايدار که با هدف کاهش آسيب پذيري در حوزة انرژي و بيشينه سازي قدرت روبه تزايد خود در عرصۀ سياست و روابط بين الملل صورت پذيرفته اســت ، اين کشــور در حال صــعود، طي ســاليان اخير کوشــيده اســت تا بر بســتر انرژي، همکاريهاي ســياســي- اقتصــادي ويژه اي را با کشــورهاي حاضــر در شــوراي همکاري خليج فارس و منطقۀ راهبردي اوراســيا به منصــۀ ظهور برســاند.
در همين رابطه ، نگارندگان پژوهش حاضــر با رويکردي توصــيفي- تحليلي- تطبيقي و با تأســي از اســناد کتابخانه اي درصدد برآمده اند تا ضمن واکاوي و بررسي حضور فزايندة پکن در حوزه هاي مورداشاره ، به اين پرسش راهبردي پاسخ گويند که «جمهوري خلق چين در پرتو تعميق روابط سياسي و اقتصادي خود با کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس و کنشگران حاضر در حوزة راهبردي اوراســيا چه اهداف پيدا و پنهاني را دنبال ميکنند؟» فرضــيۀ مطرح از معبر اين پرسش ناظر بر آن است که پکن با در نظر گرفتن وزن اقتصادي کشورهاي حاضر در مناطق مورداشاره و با توجه به موقعيت ويژة آن ها در ابتکار کمربند- راه کوشيده است تا راهبردهاي نوين ژئوپليتيکي خود را از رهگذر تلاش براي تضــمين امنيت پايدار دســترســي به انرژي، حفظ بازارهاي هدف مستقر در مسير ابتکار کمربند راه و افزايش سطح همکاري با شرکاي منطقه اي، به دو حوزة «خليج فارس » و «اوراسيا» گسترش دهد.