چکیده:
در بلاغت انگلیسی، صفت هنری (epithet) آن است که صفت ممیّزة چیزی یا شخصی را همراه با نام او یا بهجای نام او بهکار برند. این تعریف، همسان با «کنایه از صفت» یا «کنایه از موصوف» در بلاغت فارسی است. بررسیها نشان میدهد برخی از پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده، صفت هنری را با توسّع بیشتری معرّفی کرده و در ارائة نمونههای درخشان کاربرد این ابزار هنری، ناموفّق بودهاند. صفت هنری میتواند کاربرد صفت بهگونهای هنری باشد که به کلام ادبیّت میبخشد. در بلاغت انگلیسی، صفت هنری بیشتر در متون حماسی مطرح شده است؛ امّا پژوهشها نشان میدهد در متونی که به بلاغت و بهطور کلّی، به صورت شعر اهمیت بیشتری میدهند، صفت هنری در سطح گستردهتری مجال ظهور مییابد. در پژوهش حاضر، یکی از مثنویهای نظامی (هفتپیکر) که از عناصرحماسی نیز بیبهره نیست، از دیدگاه بهکارگیری صفت هنری بررسی و تحلیل گردیده و به این سؤال پاسخ داده شده است که: کارکردهای صفت هنری در هفتپیکر نظامی چیست؟ نتایج نشان میدهد نظامی از صفت هنری برای ایجاد انواع ایهام، پارادوکس، توصیف، شخصیتپردازی و برخی آرایههای بدیعی دیگر استفاده کرده است. بهنظر میرسد برای یافتن انواع هنرسازهها، توجّه به صفات هنری در آثار نظامی، خصوصاً هفتپیکر، بسیار ضروری و قابل تأمّل است.
In English rhetoric, the epithet is when they use the characteristics of something or someone with its name or instead of its name. This definition is identical to "irony of the adjective" or "irony of the noun" in the Persian rhetoric. Studies show that some research has been done in this area and they have introduced epithet with greater development and have failed to provide brilliant examples of the use of this artistic tool. Epithet can be an artistic use of the adjective which makes the word more "literary". However, in the English rhetoric, epithet is more commonly found in epic texts, but research shows that in texts that value "rhetoric" and, more generally, "poetry", epithet emerges on a broader level. In the present study, a Masnavi by Nizami (Haft Peykar), which is full of epic elements, is investigated and analyzed from the point of view of applying epithet and this question has been answered: What are the functions of epithet in “Haft Peykar” by Nizami? The results show that Nizami has made the most of epithet to create all sorts of ambiguities, paradoxes, descriptions, characterization and some other exquisite literary arrays. It seems that to find a variety of rhetorical arts, consideration of epithet in his works, especially “Haft Peykar”, is essential.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر، يکي از مثنويهاي نظامي (هفت پيکر) که از عناصر حماسي نيز بيبهره نيست ، از ديدگاه به کارگيري صفت هنري بررسي و تحليل گرديده و به اين سؤال پاسخ داده شده است که : کارکردهاي صفت هنري در هفت پيکر نظامي چيست ؟ نتايج نشان ميدهد نظامي از صفت هنري براي ايجاد انواع ايهام ، پارادوکس ، توصيف ، شخصيت پردازي و برخي آرايه هاي بديعي ديگر استفاده کرده است .
پورنامداريان مينويسد: «رعايت انواع تناسبات در شعر، از نکات بسيار مورد توجه نظامي است ؛ به طوري که به نظر ميرسد ارزش زيباييشناختي اين تناسب ها چندان در نظر شاعر اهميت دارد که تا حد امکان از ايراد آن صرف نظر نميکند؛ به همين سبب مراعات نظير و تضاد و طباق و انواع جناس و ترصيع از برجسته ترين صنايع ادبي است که در شعر او حضور هميشگي دارد» (نظامي، ١٣٩١: مقدمۀ مصحح ، ٣٩).
در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با تعريف و شناخت صفت هنري، هفت پيکر نظامي را از لحاظ به کار بردن صفت هنري مورد بررسي و تحليل قرار داده ، آن را به عنوان يکي از شگردهاي نظامي در ايجاد تناسبات ، شخصيت پردازي و تصويرسازي معرفي کنيم .
نمونه هايي از اين ايهام در هفت پيکر با استفاده از صفت هنري به کار رفته است : زآب انگور و نار آتشگون همچو انگور بسته محضر خون (نظامي، ١٣٧٦: ٢٤٨) نار در بيت بالا به معني انار است و معني ديگر نار در زبان عربي، آتش است که با صفت هنري آتشگون ، ايهام ترجمه ايجاد کرده است .