چکیده:
این تحقیق حاضر به بررسی نقش معلمان در پرورش خلاقیت دانش آموزان راهنمایی پرداخته است .
معمولا در اغلب روش های تدریس از خلاقیت و نوآوری استفاده نمی شود . در حالیکه که در دنیای امروزی
بایستی به یادگیری خلاقیت توجه خاص و ویژه ای بشود . بنابراین در مدارس جایگاه ویژه ای برای این امر
در نظر گرفته شده است تا بدینوسیله تفکر هوشمندانه و خلاق پرورش یابد . در این بین معلم نقش حیاتی
و مهمی ایفا می کند که با تکنیک های خاصی به تقویت قوه خلاقیت می پردازد . و معلمان با قاطعیت ویژه
ای که دارند می دانند که دانش آموزان در دوره راهنمایی به یادگیری چه مطالبی نیاز دارند تا آنها را به
روش های فعال و نوجوان محور آموزش دهند .
ابتدا در مقدمه این پژوهش به نظریه های دو محقق به نام های تورنس و ملل که تحول برنامه های سنتی
و هدایت آموزش به سمت برنامه های خلاق را بررسی می کنیم ، و در مرحله دوم اهمیت و ضرورت
پژوهش که چه سازمانی نقش اصلی و زیربنایی را برای ایجاد خلاقیت را دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار
دادیم در مرحله سوم برای ظهور خلاقیت باید چه گام هایی برداریم مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه
پژوهش به ادبیات و چارچوب نظری (آموزش و نظام آموزشی برای خلاقیت در دنیایی امروزی) پرداخته شد
و در ادامه کار به رابطه آموزش و یادگیری از نظریه پردازان برنر و کدیور و... مورد بررسی قرار گرفته شد
وبعد موضوع خلاقیت که خود خلاقیت چیست و تعریف آن مورد تجذیه و تحلیل قرار گرفته شد. و در
مراحل دیگر در این پژوهش به دیدگاه نظریه پردازان درباره خلاقیت،پرورش خلاقیت در دانش آموزان
راهنمایی ،آماده سازی شرایط گام اول پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی،نقش معلم در پرورش خلاقیت،
راه های ایجاد و پرورش خلاقیت،اصولی « تورنس»« برای توسعه تفکر خلاق از طریق مدرسه، و در آخر نتایج
نظرسنجی از تعدادی معلمان در زمینه خلاقیت مورد بررسی قرار گرفته شد.
خلاصه ماشینی:
و در مراحل ديگر در اين پژوهش به ديدگاه نظريه پردازان درباره خلاقيت ،پرورش خلاقيت در دانش آموزان راهنمايي ،آماده سازي شرايط گام اول پرورش خلاقيت دانش آموزان ابتدايي،نقش معلم در پرورش خلاقيت ، راه هاي ايجاد و پرورش خلاقيت ،اصولي«تورنس » براي توسعه تفکر خلاق از طريق مدرسه ، و در آخر نتايج نظرسنجي از تعدادي معلمان در زمينه خلاقيت مورد بررسي قرار گرفته شد.
تورنس نتيجه گرفت که معلم در کلاس درس عامل تعيين کننده اي در افزايش خلاقيت دانش آموزان است ، تحقيقات حسيني(١٣٨١) (در فاز اول اين تحقيق ) نشان داده اند که اگر به معلمان ساختار آموزشي مناسبي ارائه شود دانش آنها افزايش مي يابد و نگرش آنها تغيير مي کند و مي تواند از مهارت هاي نوين تدريس و آموزش مبتني بر رشد خلاقيت دانش -آموزان بهره بگيرند.
از اينرو سازمان هاي آموزشي از يک سو وظيفه فراهم آوردن زمينه رشد و پرورش خلاقيت و نوآوري و استفاده صحيح و جهت دار از استعدادها و توانايي هاي افراد را برعهده دارند که اين خود زمينه ساز توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در جامعه است و از سوي ديگر براي پويايي خود نيازمند پرورش و بهرهمندي از خلاقيت و نوآوري در سطوح سازماني مي باشند.