چکیده:
مقدمه و هدف: استفاده از شبکه های مجازی در سال های اخیر به جزء جدایی ناپذیر زندگی تبدیل شده
است. با وجود کاربردهای مفید این شبکه ها، استفاده بیش از حد و مداوم آن ها زمینه وابستگی و آسیب
را در افراد ایجاد می نماید. لذا پژوهش حاضر، با هدف پیش بینی میزان گرایش به شبکه های مجازی
براساس احساس تنهایی و خودکنترلی با واسطه گری خودکارآمدی اجتماعی در دانش آموزان انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل
کلیۀ دانش آموزان دختر دورۀ متوسطه دوم شهر تهران بود. 044 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه
ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی،
پرسشنامه احساس تنهایی، پرسشنامه خودکنترلی و پرسشنامه گرایش به شبکه های اجتماعی انجام شد.
به منظور تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که خودکنترلی و احساس تنهایی پیش بینی کننده های خوبی برای گرایش به
شبکه های اجتماعی محسوب می شوند. همچنین، براساس یافته های مدل یابی معادلات ساختاری روابط
علّی معنادار و مثبت بین خودکنترلی، احساس تنهایی و گرایش به استفاده از شبکه های اجتماعی وجود
دارد و نقش میانجی خودکارآمدی اجتماعی در رابطه بین خودکنترلی، احساس تنهایی و گرایش به استفاده
از شبکه های اجتماعی تایید شد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان دهنده این است که به کارگیری خودکارآمدی اجتماعی در نوجوانان و
اصلاح و بهبود آن به عنوان یک سازه روان شناختی می تواند نقش موثری در میزان استفاده از شبکه های
اجتماعی داشته باشد. .
خلاصه ماشینی:
لذا پژوهش حاضر، با هدف پيش بيني ميزان گرايش به شبکه هاي مجازي براساس احساس تنهايي و خودکنترلي با واسطه گري خودکارآمدي اجتماعي در دانش آموزان انجام شد.
نتيجه گيري: اين يافته ها نشان دهنده اين است که به کارگيري خودکارآمدي اجتماعي در نوجوانان و اصلاح و بهبود آن به عنوان يک سازه روان شناختي مي تواند نقش مؤثري در ميزان استفاده از شبکه هاي اجتماعي داشته باشد.
بنابراين هدف پژوهش حاضر پيش بيني ميزان گرايش به شبکه هاي اجتماعي براساس احساس تنهايي و خودکنترلي با نقش ميانجي گر خودکارآمدي اجتماعي در دانش آموزان شهر تهران انجام شد.
به منظور ارزيابي رابطه بين احساس تنهايي و خودکنترلي با ميزان گرايش به شبکه هاي مجازي به شکل مستقيم و همچنين ، بررسي رابطه آن ها با واسطه گري خودکارآمدي اجتماعي به عنوان متغير ميانجي، از روش مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شده است .
ارزيابي اثر غيرمستقيم با روش بوت استريپ (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر با هدف پيش بيني ميزان گرايش به شبکه هاي اجتماعي براساس احساس تنهايي و خودکنترلي با واسطه گري خودکارآمدي اجتماعي در دانش آموزان انجام شد.
نتايج ارزيابي مدل ساختاري نشان داد که بين احساس تنهايي بالا و خودکنترلي پايين با ميزان گرايش به شبکه هاي اجتماعي مجازي در دانش آموزان رابطه معني داري وجود دارد.
ديگر يافته مطالعه حاضر نشان داد که خودکارآمدي اجتماعي نقش ميانجي گر را در رابطه بين احساس تنهايي و خودکنترلي با گرايش به شبکه هاي اجتماعي دارد.
The influence of social self-efficacy and learnd resourcefulness on loneliness.