چکیده:
توجه به جایگاه امام علی به عنوان حاکم اسلامی و جایگاه اخلاقی ایشان به عنوان امامِ تربیت یافته در دامان پیامبر، بررسی جایگاه اخلاق در حکومت علوی را تقویت مینماید. تحلیل محتوا روشی است که این اثر به کار بسته و نامههای امام علی× به معاویه را به منظور استخراج اصول راهبردی اخلاق حرفهای در مدیریت علوی، مورد تحلیل قرار داده است. اصول پاسخگویی، هوشمندی، یقین کامل، ضابطهمندی، مصلحتسنجی و شخصیت پایدار از این گزارهها استخراج گردیده است. حجم غالب گزارههای اخلاقی، ناظر به کاربست اصول راهبردی پاسخگویی و هوشمندی است که هر کدام با فراوانی 25% بیشترین بسامد را داشتهاند. آمار بالای گزارههای اخلاقی این نامهها، گویای محوریت اخلاق در حکومت علوی و مواجهه ایشان با مخالفان است. همچنین، برآیند تحلیل کیفی گزارههای اخلاقی، ارائه تصویری از یک حکومت، ضابطهمند، پیشبینیپذیر و اخلاقمحور است که حتی در مواجهه با معاویه، از اصول اخلاقی و مدیریتی خویش تخطی نمیکند.
Paying attention to the position of Imam Ali as an Islamic ruler as well as his moral position as a trained Imam by Prophet reinforces the study of the position of morality in the Alawite government. The method of the study is content analysis. In order to extract the strategic principles of professional ethics in Alawite management the letters of Imam Ali (AS) to Muchr('39')awiyah has been analyzed. Some of the statements derived from the letters are: the principles of accountability, intelligence, complete certainty, discipline, expediency, and enduring personality. The domination of ethical statements indicates the application of strategic principles of accountability and intelligence, with the frequency of 25% for each of them. The high number of moral statements of these letters shows the centrality of morality in the Alawite government and its confrontation with the opponents. Also, the result of qualitative analysis of moral statements illustrates a picture of a government that is disciplined, predictable, and morally oriented, which, even in confrontation with Muchr('39')awiyah, does not violate its moral and managerial principles.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينكه معمولاً در مواجهه با مخالفان، اخلاق رنگ ميبازد، بررسي نوع مواجهه امام با معاويه و به ويژه، اصول اخلاقي راهبردي ایشان كه بهعنوان مدير جامعه اسلامي در اين تعامل به كار ميبندند، بایسته و شایسته است.
(دلشاد تهراني، 1392) اغلب پژوهشها دراينباره، نامه 51 نهجالبلاغه را محور قرار داده و به استنباط اصول اخلاق حرفهاي پرداختهاند اما كشف اين اصول از نامههايي كه جنبه عيني و عملياتيتري دارند مانند مكاتبات ميان حكومت علوي و مخالفان، آن هم با روش تحقيقي كه هيچگونه سوگيري نگارنده را برنتابد، موجب قوت و اعتبار هرچه بيشتر اينگونه تحقيقات خواهد بود.
با اين همه، كشف اصول راهبردي اخلاق حرفهاي مديريت در حكومت علوي با تمركز بر مكاتبات امام علي× با معاويه و با استفاده از روش تحليل محتوا كه روشي است عيني، سيستماتيك و پايا، ويژگي منحصر به فرد اين نوشتار است.
(نهجالبلاغه / نامه53) همچنين از بررسي فضاي كلي حاكم بر نامههاي امام و مطالعه موردي گزارههاي مورد بررسي، چنين استنتاج ميشود كه در مواجهه اخلاقي امام با معاويه، همه اوامر و نواهي اخلاقي ايشان، متاثر از قواعد و اصول عامي است كه ميتواند منشا استنباط اصول اخلاق حرفهاي در مديريت ايشان باشد.
(نهجالبلاغه / نامه 64) جدول 7: فراواني اصل شخصيت پايدار {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نتيجه به دنبال بررسي فرضيه پژوهش مبني بر اخلاقمحوري در حكومت علوي، با بررسي نامههاي امام علي× به معاويه، نتايج ذيل به دست آمد: تحليل كمّي، فراواني 86 درصدي را براي گزارههاي اخلاقي در اين نامهها نشان ميدهد.