چکیده:
در این نوشتار سعی شده است تا در موقعیتهای مختلف احساس افراد در سرعت گذر زمان مورد بررسی قرار گیرد. بدین
منظور با روش میدانی و تهیه پرسشنامه و با استفاده از حدود ۲۵۰ نمونه آماری سوالاتی در خصوص سرعت گذر زمان در
شرایط مختلف احساسی در زندگی افراد مندرج و پرسیده شده است. با بررسی پاسخها به سوالات مذکورء نتایج نشان می
دهد که احساس گذر زمان در موقعیتهای گوناگون زندگی نسبی است. بدین ترتیب که هر چه در طی گذر زمان در یک
خاطر تنوع بیشتری وجود داشته باشد به علت وجود توجه و کنجکاوی بیشتر و به دنبال آن وجود ذهن آگاهی بیشتر و حضور
عمیق تر در لحظه حالء همانند شرایطی که در موقعیت هینوتیزم مراقبه و مدیتیشن برای افراد حادث میشود احساس گذر
زمان برای افراد تر است. بدین ترتیب کاربست این نتیجه میتواند در تکنیکهای برنامه ریزی عصبی و کلامی و کوچینگ
مورد استفاده قرار گیرد و یا حتی با استفاده از این حقیقت میتوان به طراحی تکنیکهای بیشتری در علوم مذکور اقدام کرد.
خلاصه ماشینی:
اين موضوع از اين جهت اهميت دارد که با بررسي ذهن اگاهي و چگونگي طي شدن زمان و يا به عبارت ديگر درک از زمان ، مي توان احساس هاي خوب در افراد ايجاد کرد و اين موضوع در کيفيت زندگي افراد و درمان بيماري هاي رواني موثر و مفيد واقع مي شود و به دليل خلا پژوهش هاي ميداني در داخل کشور اين تحقيق انجام شده است .
روش تحقيق و الگوي پژوهش با استفاده از روش ميداني و انتشار پرسشنامه در بين حدود ٢٥٠ نفر فارسي زبان بوده است و سعي شده است سوالات به گونه اي طراحي شوند که موقعيت هاي زندگي که در آن ها، توجه و کنجکاوي و ذهن آگاهي در سطح بالايي قرار مي گيرند در نظر گرفته شود و سپس ادراک زمان در آن ها سنجيده شوند.
اما اگر ما زمان را مانند يک جريان در نظر نگيريم ، چگونه ميتوانيم گذشت آن را تصور کنيم ؟ چه چيزي حال را از گذشته و آينده متمايز ميسازد؟ يا اين که در اين بين تمايزي عيني در کار نيست ؟ چه چيزي به زمان جهت ميدهد؟ آيا ميتوانيم وجود فاقد 13 دوره ٧، شماره ٢، تابستان ١٤٠٠، صفحات ١٢-٢٧ زمان را درک کنيم يا اين که تنها ميتوانيم وجود را در زمان حس کنيم ؟ آيا زمان بطور نامتناهي قسمت پذير است يا اين که داراي اجزاء لايتجزي است ؟ در بخش ادبيات موضوعي به ديدگاه هايي که فلاسفه غربي، ايرانيان ، فلاسفه اسلامي و فيزيکدانان از جمله انيشتاين به مقوله زمان داشتند، مروري مختصر به شرح زير شده است .