چکیده:
این پژوهش با هدف تدوین الگوی توسعه فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان کشور صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی (کیفی_کمی) میباشد که از نظریه داده بنیاد در بخش کیفی و از روش توصیفی_ پیمایشی در بخش کمی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل متخصصان حوزه کارآفرینی، مدیریت آموزشی، برنامه ریزی آموزشی و مدیریت آموزش عالی در کشور و مسیولان دانشگاه فرهنگیان در کشور بودند که از طریق روش نمونهگیری هدفمند تعداد ۱۲ نفر به عنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای فرهنگیان کشور میباشد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تک مرحلهای ۳۲۸ نفر از اعضای هیات علمی جهت بررسی انتخاب شدند. دادهها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند. همچنین دادهها در بخش کیفی به وسیله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم و مدل سازی ساختاری موردتحلیل قرار گرفتند؛ بر اساس نتایج تعداد ۷۴ کد باز (مفاهیم)، ۱۶ کد محوری (ابعاد و مولفهها) و ۶ کد انتخابی (مقولههای اصلی) احصاء شدند. مقولههای عمده و هستهای در قالب ابعاد ۶ گانه شرایط علی ازجمله (تجاری سازی فعالیتهای پژوهشی، توسعه سرمایه گذاری، توسعه مکانیزمهای مالی و توسعه مهارتهای شغلی)، پدیده محوری (توسعه آموزش کارآفرینی، توسعه شبکههای اجتماعی و یادگیری مشارکتی)، شرایط زمینهای (کارگروهی، توسعه هویت آموزش و توسعه هنجارها)، شرایط مداخله گر (تمرکز بر تغییرات و حمایت بیرونی)، راهبردها (توسعه قوانین حمایت گرایانه و حمایت بیرونی) و پیامدها (توسعه فردی و توسعه دانشگاه) به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شدند و مدل پارادایمی پژوهش ارایه گردید. در بخش کمی نیز مدل توسعه فرهنگ کارآفرینی موردتایید قرار گرفت
The aim of the present research was to developing a model for the development of entrepreneurial culture in Farhangian University. The research method was exploratory mixed studies (qualitative-quantitative). In the qualitative part the researcher uses the Grounded theory and in quantitative part with using the descriptive survey method. Participants in the quality section included experts in the field of entrepreneurship, educational management, educational planning and higher education management in the country and officials of Farhangian University in the country, who were selected as key informants through targeted sampling method of 12 people. The statistical population of the study in quantitative part included all faculty members of the country's cultural universities. Using one-stage cluster sampling method, 328 faculty members were selected for the study. Data were collected in the qualitative part through semi-structured interviews and in the quantitative part using a researcher-made questionnaire. Data in the qualitative part were analyzed by open, axial and selective coding and in the quantitative part by second-order factor analysis and structural modeling. Based on the results, 74 open codes (concepts), 16 axial codes (dimensions and components) and 6 optional codes (main categories) were counted. Major and core categories in the form of 6 dimensions of causal conditions including (commercialization of research activities, investment development, development of financial mechanisms, development of job skills), core Phenomenon (development of entrepreneurship education, development of social networks, learning Participatory), context conditions (working group, development of educational identity, development of norms), interventionist conditions (focus on change, external support), strategies (development of protectionist laws, external support) and consequences (individual development and university development) Upgraded to a higher abstract level, And the paradigm model of research was presented, in quantitative part, the model of entrepreneurial culture development was approved.
خلاصه ماشینی:
مقوله های عمده و هسته ای در قالب ابعاد ٦ گانۀ شرایط علّی ازجمله (تجاری سازی فعالیت های پژوهشی، توسعۀ سرمایه گذاری ، توسعۀ مکانیزم های مالی و توسعۀ مهارت های شغلی)، پدیده محوری (توسعۀ آموزش کـارآفرینی، توسعۀ شبکه های اجتماعی و یادگیری مشارکتی)، شرایط زمینه ای (کارگروهی، توسعۀ هویت آمـوزش و توسـعۀ هنجارها)، شرایط مداخله گر (تمرکز بر تغییرات و حمایت بیرونی)، راهبردها (توسعۀ قـوانین حمایـت گرایانـه و حمایت بیرونی) و پیامدها (توسعۀ فردی و توسعۀ دانشگاه ) به سطح انتزاعـی بـالاتر ارتقـاء داده شـدند و مـدل پارادایمی پژوهش ارائه گردید.
Gunes و تجربه (گونز، ٢٠١٢) و توسعۀ زیرساخت های حمـایتی بـرای پـرورش فرهنـگ کـارآفرینی، در ایـن رسـالت گام های اساسی بر دارند (جاکوب ١ و همکاران ، ٢٠١٠) تا افزون بر نقش اولیۀ خـود (تـرویج دانـش و گسـترش پژوهش )، دامنه ای گسترده تر از فعالیت ها را سرلوحۀ هدف خود قرار دهند و بدین وسـ یله ارتبـاطی نزدـی ک تر بـا جامعۀ پیرامون برقرار کنند (علیمردانی و همکاران ، ١٣٨٨)، برای توسعۀ فرهنگ کارآفرینی در نظام های آموزشـی دو رویکرد را می توان شناسایی کرد؛ در رویکـرد اول وجـود و تـلاش فـرد خـلاق بـه تکامـل و اجـرای تفکـر کارآفرین در درون سازمان می انجامد.
لوین ٤ (٢٠٠٩) بیان می کنـد کـه توسـعۀ فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه ها، نیازمند رهبری کارآفرینانه با تعهد وسیع بـه نـوآوری، نهادینـه کـردن اسـتقلال داخلی، حمایت گسترده از کارکنان به منظور توسعۀ ارتباطات داخلـی و خـارجی، انعطاف پـذیری در برنامـه ها و اهداف خرد و کلان ، فراهم آوردن فرصت های وسیع برای ایجاد ساختار ماتریسی و افزایش توجه به دارائی هـای نامشهود سازمان است .
The Effectiveness of the Entrepreneurship Education Program in Upgrading Entrepreneurial Skills among Public University Students, Procedia - Social and Behavioral Sciences;224(2): 117- 123.