چکیده:
حقوق شهروندی از مباحث بسیار مهم در حقوق معاصر میباشد اما با توجه به واژه شهروند و اصطلاح حقوق شهروندی، به نظر میرسد بررسی در این باره می تواند راهگشای بسیاری از مسائل از جمله تبیین صحیح حقوق شهروندی شود. شهروندی از مهمترین مفاهیم اجتماعی است که به منظور کمک به شناخت بهتر جامعه، روابط درونی آن و هدایت کنشها و رفتارها خلق شده است. این مفهوم همانند هر مفهوم دیگر در بستر تاریخی- اجتماعی و در درون شبکه های مفهومی،محتوا و معنای خود را آشکار می سازد.از آنجا که در شرایط فعلی شهرها بیش از پیش اهمیت می یابند و با بالا رفتن جمعیت شهری و ظهور کلان شهرها و تجمع ثروت و قدرت های بزرگ،شهرها به واحد هایی با توانایی های بالای سیاسی بدل می شوند.در این میان تقویت شهروندی به طور عام و اخلاق شهروندی به طور خاص می تواند راهی فرهنگی و مناسب برای پیوند دادن حوزه های حقوقی-سیاسی و اجتماعی به یکدیگر باشد.کشور ما در برنامه ریزی های آمایشی شهری از سه دهه پیش تا اندازه ای توانسته اند با به وجود آوردن چند کلان شهر به جای یک کلان شهر،به توزیع جمعیت در سطح کشور کمک کنند.با این وصف،این امر نتوانسته است به خودی خود تاثیری در گسترش اخلاق و فرهنگ شهروندی داشته باشد.با وجود مشکلات و آسیب های اجتماعی- فرهنگی در شهرها،عدم آسایش شهروندان،ایجاد تاثیرات منفی بر سیاست های کلان کشور،شکل گیری و نهادینه شدن اخلاق شهروندی برای ما ضرورتی اساسی دارد.لذا با ارائه پیشنهادات به منظور آگاهی و شناخت جامعه و فعال نمودن مشارکت شهروندان در ترویج اخلاق شهروندی ونهادینه نمودن آن، در احقاق حق شهروندی گامی جدی برداشته و در جهت اجرای کامل حقوق شهروندی تلاشی موثر صورت گیرد.
خلاصه ماشینی:
منتسکیو در کتاب روح القوانین (فکوهی،1381: 107-109)خود شهروندی را مجوعه ای از سازوکارهای اخلاقی- مدنی می داند که باید آن را در مفهوم روابطی که میان شهروندان حاکم است تعریف کرد و تلاش نمود بیشتر به روحی که در اندیشه ارسطویی نسبت به مردم سالاری وجود داشت،برسد.
با توجه به این پیشینه تاریخی-نظری،اخلاق شهروندی را می توان مجموعه ای از قوانین و عرف های اجتماعی تعریف کرد که بتوانند در این زمینه به ویژه در شهرهای بزرگ و متوسط هم چنین در شهرهای کوچک،به دست اندرکاران و ساکنان این شهرها امکان زندگی هماهنگ و بدون تنش را فراهم کنند،چه با یکدیگر و چه با محیط زیست و برای توسعه پایدار یعنی نیل به موقعیت های مناسب و از میان برداشتن موقعیت های تنش زای کنونی،برای نسل های آینده شرایط مناسبی را به وجود آورد.
اخلاق،نیروی پرتوان و زندهای است که کار ایجاد قواعد حقوقی را رهبری میکند و حتی صلاحیت دارد که آن را بیاثر سازد (ریپر، 1326: 15)بهطور مسلم قاعده حقوقی را نمیتوان به نام اخلاق مذهبی بر مردم تحمیل کرد ولی در حقوق قواعدی وجود دارد که جز به وسیله قاعده اخلاقی که مبنای آن قرار گرفته،توجیهپذیر نیست و این قاعده اخلاقی نیز به نوبه خود تنها با اعتقاد به برخی مفاهیم مذهبی درباره جهان قابل پذیرفتن است.
(همتی،1386: 66) موانع حقوق شهروندی 1-حقوق شهروندي به عنوان يك مفهوم مدرن شناخته مي شود بنابراين مانند همه تحولات دوران مدرنيته خاستگاه اين مفهوم نيز در غرب و فرهنگ پس از قرون وسطي است.