خلاصه ماشینی:
"بنابراین مراتب،روشن نیست که این ترکیب هیات رییسه چگونه ممکن است مرموزانه در عقب نگهداشتن صنعت کشور و جلوگیری از آن نقشی را ایفا کرده باشد؟ و اما آیا این اقتصاددان اقتصادی نویس یا سخنگوی محترم که به چنین اظهار نظری مبادرت کردهاند کشور پیشرفتهای راسراغ دارند که از لحاظ بازرگانی در همان حد صنعت پیشرفته نباشد؟مگر نه این است که کشورهای پیشرو در زمینه بازرگانی بینالمللی همان کشورهای صنعتی میباشند؟مگر نه این است که همواره در اقتصاد حرف اول را بلزرگانی زده است و میزند و بهطور کلی،صنعت و بازرگانی لازم و ملزوم یکدیگرند؟مکر نه این است که رونق بازرگانی، بهویژه بازرگانی خارجی،در گروی رونق و توسعه صنعتی میباشد؟و آیا در این صورت بایستی چشم بسته و بدون در اختیار داشتن توجیه اقتصادی به دنبال هر طرح حیات خود دارای رسالتی ویژه میباشند،هر ملتی در توسعه صنعتی خود نیز دارای رساتی ویژه است؟یا آنکه نه، تصور بر این است که همه دارای کلیه رسالتها میباشند و هیچ ضرورتی ندارد که هرکس سرش درپی کار خودش باشد؟بگذریم.
اما نکتهای که در بررسی هدفها و وظایف و عملکرد این اتاقها بیشتر در خور توجه است،این است که باوجود همه تفاوتهای چشمگیری که در دو شیوه تاسیس و عضوگیری در اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن سراسر جهان وجود دارد،کلیه اتاقهای مورد اشاره از ویژگیهای مشترکی برخوردارند که اهم آنها به اختصار عبارتست از:دارا بودن صلاحیت و شایستگی، به عنوان نماینده و سخنگوی قانونی وغیردولتی کلیه بنگاههای اقتصادی حوزه فعالیت خود،به طور اعم،زیرا این اتاقها در کلیه کشورهایی که قانون بر اداره امور آنها حاکم است،به عنوان دموکراتیکترین تشکل شناخته شدهاند و در عین حال،دربر گیرنده دموکراتیکترین تشکلهای برآمده از میان کار آفرینان و فعالان اقتصادی جامعه خود میباشند."