چکیده:
فنون بلاغی از آغاز بررسیهای ادبی، یکی از ابزارهای سنجش عیار ادبی متن به شمار میآمده است. هرچند کار این صنایع زیباییشناختی به مقتضای حال مخاطب تعریف شده، اما به دلیل نگاه خالی از تبیین مبانی دقیق و هدفمند «زیبایی شناسی»، صنایع بسیاری بدون ارزش واقعی ادبی برای اثبات زیبایی اثر در ردیف صنایع ادبی قرار داده شد. در پژوهش پیش رو تلاش شده با واکاوی مراعاتالنظیر در مقام یکی از اصلیترین صنایع بدیعی و صنایع دیگری که ذیل آن میگنجند، به آسیب شناسی تعاریف و نامگذاریهای مختلف آن پرداختهشود. در تعیین وظایف آن افزون بر بدیع سنتی، به علوم ادبی جدید مانند نقد و سبک شناسی توجه شده است. با طرح این سؤال که چه آرایههایی در تعریف و نقش ادبی با آن اختلاط یافته؟ نسبت میان بازتعریف این صنعت و علوم جدید مانند زبانشناسی چیست و چگونه میتوان از این طریق وظایف تازهای برای بهبود کارکرد آن قائل شد؟ از همین روی تعاریف مراعاتالنظیر از آغاز بررسی و آسیبشناسی شد. سپس صنایع مشترک با آن در کارکرد و تعریف، شناخته شد. همچنین اصطلاح باهمایی به عنوان پیشنهادی برای تکمیل معنی، تقسیمبندیها و وظایف مراعاتالنظیر ارزیابی شد.
From the beginning of literary studies, rhetorical techniques have been considered a literature grading tools. Although the functions of these aesthetic arrays are defined according to the audience, many literary industries without a true literary value to prove the beauty of the work placed in the literary industries, due to a poor look of purposeful and exact explanation of aesthetics basics. In this research, we investigate the definitions and different names of the congeries by analyzing it as one of the main embellishment and other arrays within. In assigning the tasks of this term in addition to what is within traditional embellishment, its role in modern literature such as criticism and stylistics has been addressed. This is achieved through making questions included “What arrays in definition and literary role are mixed with it?”, “what is the relationship between redefining this industry and new sciences such as linguistics?” and “How can new tasks be assigned to improve its functioning in this way?” Therefore, the definitions of the congeries was examine from the beginning, then joint industries with it were recognized in function and definition. The collocations is also evaluated as a suggestion for completing the meaning, subdivisions, and tasks of congeries.
خلاصه ماشینی:
تعیین کاربردهای هـر اصـطلاح در واقـع تبیـین وجـوهی اسـت کـه مـتن را از نظـر ادبـی ممتاز میسازد، هم در محدودۀ جمله یا بیت و هم در کل اثر؛ پس در واقع تحلیـل جزءنگـر جای خود را به شیوه ای دیگر از بررسی ادبی میدهد و از همین روی در تعیـین کاربردهـای هر اصطلاح به عنوان ابزار تحلیل ، تغییر نگرش در استفاده از آنها نیز ضروری است .
با طـرح ایـن سـؤال کـه نقصـان در تعریـف ایـن صـنعت چگونـه آن را در پـژوهش هـای ادبـی در سـایه خمـول و گمنـامی نگـاه داشـته ؟ چه آرایه هایی در تعریف و نقش ادبی با آن اختلاط یافته ؟ نسبت میان بازتعریف این صـنعت و علوم جدید مانند زبانشناسی چیست و چگونه میتوان از ایـن طریـق تعریـف و وظـایف تـازه ای بــرای بهبــود کـارکرد آن قائــل شــد؟ از همــین روی تـلاش شــد ابتــدا تعــاریف مراعات النظیر از آغاز تا روزگار ما بررسی و آسیب شناسی شود، سپس دیگر صـنایع مشـترک با آن در کارکرد و تعریف ، شناخته شود.
حس آمیزی آوردن واژه های مربوط بـه حـس هـای مختلـف کنـار هـم اسـت (شمیسـا، ١٢٠:١٣٨٣)؛ اگـر ایـن حــس هـا را یــک محـدودۀ معنــایی بـدانیم کــه معنـای دیگــری را تداعی میکند پس میتوان آن را نوعی مراعات النظیر دانست : آیینــه ام آیینـــه ام مــــرد مقــالات نــیم دیده شود حال من ارگوش شود چشم شما شمیسا حس آمیزی را از فروع تضاد دانسته است ؛ به نظر میرسد او بیشتر به جنبۀ تقابـل حس ها توجه کرده است و یا آنها را در تقابل با یکدیگر پنداشته است .