چکیده:
آیندهنگاری راهبردی یکی از منابع حیاتی سازمانی است که سازمانها را قادر میسازد تغییرات را شناسایی، تأثیرات این تغییرات را بر سازمانها تجزیهوتحلیل و درنهایت برای پاسخگویی به این تغییرات، راهبردهای مناسب را ارائه کنند تا به مزیت رقابتی و خلق ارزش پایدار دست یابند. باوجوداینکه ارتباط مثبت بین آیندهنگاری راهبردی و خلق ارزش تقریباً بهطور شهودی قابلدرک است؛ ولی اینکه چگونه آیندهنگاری راهبردی میتواند در ایجاد نوآوری و خلق ارزش در سازمانها نقش ایفا کند، هنوز مشخص نیست و به میزان درگیری آنها در فرآیند یادگیری سازمانی بستگی دارد. بنابراین، مقاله حاضر بهدنبال بررسی رابطه پیادهسازی قابلیتهای آیندهنگاری راهبردی و خلق ارزش با در نظر گرفتن نقش یادگیری سازمانی است. برای این منظور، با بررسی ادبیات و پیشینه مرتبط با این سه حوزه، به بررسی ارتباط بین کاربست قابلیتهای آیندهنگاری راهبردی، یادگیری سازمانی و درنهایت خلق ارزش در سازمانها با در نظر گرفتن سه عامل تعدیلکننده (ذهن آگاهی بازیگران، ساختار سازمانی و دوسوتوانی) این رابطه میپردازد. با استفاده از نرمافزار SPSS و تحلیل پرسشنامههای جمعآوریشده، ابعاد چارچوب، مورد تائید کمی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد آیندهنگاری راهبردی از طریق افزایش یادگیری سازمانی (با ضریب توافق 6559/0) تأثیر معناداری بر خلق ارزش (با ضریب توافقی 6429/0) در سیاستگذاری سازمانهای دفاعی دارد.
Strategic foresight is one of the vital organizational resources that enables organizations to identify changes, analyze the effects of these changes, and finally provide appropriate strategies to respond to these changes to achieve competitive advantage and create sustainable value. Although the positive relationship between strategic foresight and value creation is almost intuitive; But how strategic foresight can play a role in value creation for organizations is still unclear and depends on how involved they are in the organizational learning process. Therefore, the present article seeks to investigate the relationship between the implementation of strategic foresight capabilities and value creation using the role of organizational learning. For this purpose, by reviewing the literature and background related to these three areas, this study investigates the relationship between the application of strategic foresight capabilities, organizational learning and value creation in organizations by considering three moderating factors (actors mindfulness, Organizational context and ambidextrity) deals with this relationship. Using SPSS software and analysis of the collected questionnaires, the dimensions of the framework were quantitatively confirmed. The results show that strategic foresight has a significant effect on value creation in defensive organizations' policy making by increasing organizational learning.
خلاصه ماشینی:
باوجوداينکـه ارتباط مثبت بين آينده نگاري راهبردي و خلـق ارزش - از طريـق کاربسـت آن - تقريبـا بـه طـور شهودي قابل درک است ؛ ولي اينکه چگونه آينده نگاري راهبردي ميتوانـد در ايجـاد نـوآوري و خلق ارزش در سازمان ها نقش ايفا کند، هنوز وابسته به اين است که سازمان ها تا چـه انـدازه در 1Organizational Outcomes 2Vishnevskiy 3Ramírez 4Adaptive Learning 5Rohrbeck & Schwarz 111 6Sarpong and Maclean 7Yoon 8Organizational learning فرايند يادگيري سازماني مانند بحث در مورد جايگزين ها، کسب تجربه با ايده هاي جديد و حـل مسائل ، درگير هستند تا از ايـن طريـق ، بـه بهتـرين راه ممکـن بـراي نـوآوري در محصـولات ، خدمات ، فرايندهاي کاري و درنهايت ايجاد ارزش برسند.
بـه عنـوان جمع بندي ميتوان گفت يکي از مشـوق هـاي اصـلي بـراي مشـارکت در فرآينـد يـادگيري 1Mclean 2Paliokaite and Pačėsa 3Environmental scanning 113 4External Drivers 5Nyuur 6Amer سازماني، به کارگيري منابع و قابليت هاي موجود در سازمان مانند قابليت هـاي نهادينـه شـده آينده نگاري راهبردي همچون پويش محيطي است تا سازمان ها از دانش موجود، مهـارت هـا و ايده هاي جديد از محيط هاي داخلي و خارجي استفاده کنند.
در ايـن خصوص گرچه روش هاي مختلفي در حوزه آينده پژوهـي (بـه عنـوان مثـال : سناريونويسـي، 9 دلفي، تحليل تأثيرات متقابل ،١پس نگري )١١براي پردازش اطلاعـات بـه دسـت آمـده در مـورد 1integrating capabilities 2Organic architecture 3Danneels 4Coordination processes 5Jannek and Burmeister 6Cohen & Levinthal 7knowledge base 8method usage 115 9scenario technique 1C0ross-impact analysis 1B1ackcasting روندها، موضوعات و فرصت هاي مربوطه وجـود دارد، ولـي بـه جـاي تـک تـک روش هـا، ظرفيت کلي مجموع روش ها در نظر گرفته مـيشـود (جيسـينک ١و همکـاران ،٢٠١٥).