چکیده:
زمینه و هدف: ادبیات جهان پس از جنگ جهانی دوم در نقش ابزاری برای تبلیغات در خدمت بازسازی جوامع بحرانزده قرار گرفت. توصیف نیروهایی که از درون مشغول ساختن جامعه هستند، جلوه های مبارزاتی زندگی مردم، توجه به مفهوم مدرن کار و همچنین تقدیس مردم گرایی، زمینه ساز تولد سبکی به نام رئالیسم سوسیالیستی شد. این سبک که دربرگیرنده نگاه سیاسی نویسندگان نیز بود، بسرعت مرزهای جغرافیایی را درنوردید. رمان بعنوان محملی مناسب که میتوانست حاوی مفاهیمی از این دست قرار گیرد و در عین حال تجلیگاه تعامل نزدیک جامعه با وقایع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد، مورد توجه بسیاری از نویسندگان اندیشهورز آن دوران قرار گرفت. در ایران محمود دولتآبادی با رمان جای خالی سلوچ مولفه های معناداری از رئالیسم سوسیالیستی را ارائه داد. از این رو نگارندگان این مقاله با بررسی عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیت که ابعاد سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه را دربر میگیرد، به اثبات این ادعا در رمان جای خالی سلوچ میپردازد.
روش مطالعه: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
یافتهها: محتوای رمان واقعیتی برخاسته از بطن اجتماع است که به کمک صداقت نویسنده توانسته مسائل باورپذیر جامعۀ خود را بخوبی در خود انعکاس دهد. تصویری که از رفتارهای زشت و بی رحمانۀ دولت علیه زنان و کودکان بنمایش میگذارد، دیدگاههای انتقادی او را بخوبی مجسم میسازد و همین امر سبب میشود دولت آبادی در رمان «جای خالی سلوچ» منتقدی چپ گرا محسوب شود.
نتیجهگیری: آنچه که به جنبه های رئالیستی این رمان شدت بخشیده است، توصیفات عینی، دقیق و منسجمی است که نویسنده از شرایط جامعه، تضادهای طبقاتی، نظام ارباب و رعیتی، خردهمالکان، تقسیم اراضی و به اصطلاح انقلاب سفید پهلوی در روستاهای ایران ارائه میدهد و البته این جزئینگری مدیون سالهای متمادی حضور نویسنده در بطن زندگی مردم عادی است تا جایی که این رمان را میتوان گزارش واقعی از زندگی طبقۀ روستایی و مردم ایران در سالهای استبداد و استعمار پهلوی بحساب آورد.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: World literature after the Second World War served as a tool for propaganda in the reconstruction of crisis-stricken societies. The description of the forces that are engaged in the construction of society from within, the struggle manifestations of people's lives, the attention to the modern concept of work, as well as the sanctification of populism, paved the way for the birth of a style called socialist realism. This style, which also included the writers' political views, quickly transcended geographical boundaries. The novel was considered by many thought-provoking writers of that time as a suitable vehicle that could contain such concepts and at the same time be the manifestation of society's close interaction with political, social and cultural events. In Iran, Mahmoud Dolatabadi presented significant components of socialist realism with his novel The Vacancy of Salouch. Therefore, the authors of this article, by examining the factors outside the text, ie the context of the situation, which includes the political, social and cultural dimensions of society, prove this claim in Salouch's vacancy in the novel.
METHODOLOGY: This research was a descriptive-analytical method.
FINDINGS: The content of the novel is a fact that arises from the heart of society, which with the help of the author's honesty has been able to reflect the believable issues of its society well. The image he portrays of the government's ugly and cruel treatment of women and children embodies his critical views, and this makes Dolatabadi a left-wing critic in his novel The Vacancy of Salouch.
CONCLUSION: What has intensified the realist aspects of this novel are the objective, accurate and coherent descriptions that the author presents of the conditions of society, class conflicts, landlord and serfdom system, smallholders, land division and the so-called Pahlavi White Revolution in Iranian villages. Of course, this detail owes many years to the author's presence in the lives of ordinary people, so much so that this novel can be considered a real account of the life of the rural class and the Iranian people during the years of tyranny and colonialism of Pahlavi. Keywords: Socialist Realism, Intellectual Content, Style, Contemporary Story, Mahmoud Dolatabadi.
خلاصه ماشینی:
انگاره هاي رئاليسم سوسياليستي در رمان «جاي خالي سلوچ » تحليل سطح فکري محمود دولت آبادي زهرا دالوند، فرشاد ميرزايي *، مسعود سپهوندي گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامي، خرم آباد، ايران .
در ايران محمود دولت آبادي با رمان جاي خالي سلوچ مولفه هاي معناداري از رئاليسم سوسياليستي را ارائه داد.
يکي از نويسندگان برجستۀ حوزة ادبيات داستاني، محمود دولت آبادي است که در داستانهايش پيوند ميان اجتماع و سياست و بازتاب انديشه هاي سياسي را بوضوح ميتوان مشاهده کرد.
در ايران نيز با فراهم شدن زمينه ها و شرايط سياسي و اجتماعي پيش زمينۀ نفوذ اين جريان در دهۀ چهل و پنجاه فراهم شده بود و بسياري از نويسندگان واقع گرا تحت نفوذ جريان مارکسيستي که از دو شاخۀ ادبيات روسيه و آلمان شرقي نشئت گرفته بود، افکار و انديشه هاي سوسياليستي خود را در لابلاي رمانها و آثار داستانيشان منعکس کردند که از جملۀ آنها ميتوان به محمود دولت آبادي اشاره کرد.
اما بنظر ميرسد که در هيچکدام از بررسيهاي صورت گرفته دربارة آثار دولت آبادي بويژه رمان «جاي خالي سلوچ » به نقد فکري اين اثر از ديدگاه رئاليسم سوسياليستي پرداخته نشده است .
نتيجه گيري جاي خالي سلوچ ، رماني رئاليستي است که از نظر بنمايه هاي فکري و ايدئولوژي مطرح در آن ، ميتوان اين رمان را ذيل آثار سوسياليستي بشمار آورد.
Reflection of Politics in Iranian Fiction Literature from 1997 to the End of November 2004, second edition, Tehran: Culture and Art Research Institute, p.