چکیده:
از مباحث نوینی که در تحلیل گفتمان ارائهشده است، رویکرد جامعهشناختی دل هایمز است که برخاسته از توانش ارتباطی است. بحث حاضر در گام اول اشاره به ارتباط توانش زبانی با توانش ارتباطی دارد که زبان کارکرد حقیقی خود را ایفا میکند. در مرحله دوم اشاره به بافت برونزبانی دارد که عامل کنش در آن تأثیر میگذارد. این مسئله نمود واقعی از پیوند صورت زبانی ویژه با بافت اجتماعی حاکم در گفتار است و بسامد و احتمال وقوع آن در شرایط موجود مشخص میشود. ازنظر هایمز رویدادهای زبانی تنها به صورتهای دستوری زبان خلاصه نمیشود؛ بلکه در قالب تعاملهای اجتماعی و قراردادهای اجتماعی و فرهنگی معنا مییابند و سازندة شاکلههای توصیفی توانش ارتباطی هستند. دو مقولة کلی استدلالهای ساختاری و آوایی ازجمله مؤلفههای اساسی این مبحث است. بسترهای زمانی- مکانی، نوع بیان گفتار و عناصر زبانی نیز در شکلگیری این دو مقوله تأثیرگذرا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی درصدد تطبیق ویژگیهای رویکرد مزبور با گفتمان اجتماعی خطبههای نهجالبلاغه است. نتایج نشان میدهد که عوامل زبانی مزبور، نوع و محتوای گفتار حاکم در بافت برونزبانی نهجالبلاغه را نشان داده و در روندِ تشخیص تعاملهای ارتباطی حاکم بر متن مؤثر هستند.
من الموضوعات الحدیثه فی تحلیل الخطاب هو نمط دیل هایمز الاجتماعی الذی ینبعث من الکفاءه التواصلیه. تشیر المقاله هذه فی الخطوه الاولی الی علاقه الکفاءه اللغویه و الکفاءه اللتواصلیه حیث تلعب اللغه دورها اللحقیقی؛ و فی الخطوه الثانیه تشیر الی سیاق خارج النص او الموقف الذی یوثر الفعل فیه. هذا الامر مظهر حقیقی للشکل اللغوی الخاص مع السیاق الاجتماعی السايد فی الکلام و یتم تحدید نسبته واحتمال حدوثه فی الظروف الحالیه. من وجهه نظر هایمز لاتنحصر الاحداث اللغویه علی الاشکال النحویه للغه فحسب. بل هذا الحدث یجد معناه فی شکل التفاعلات الاجتماعیه و فی اطار الاتفاقیات الاجتماعیه و الثقافیه؛ و یحدد الهیاکل الوصفیه للکفاءه التواصلیه. من احدی السمات الريیسیه لهذا الموضوع یمکن الاشاره الی البراهین البنیویه و الصوتیه. فتسعی الدراسه الحالیه الی تکییف خصايص هذا المنهج مع الخطاب الاجتماعی فی خطب نهج البلاغه مستخدما المنهج الوصفی - التحلیلی؛ و اظهرت النتايج ان هذه العوامل تظهر النوع و الفحوی للکلام فی سیاق خارج النص لنهج البلاغه التی لها اثر فی عملیه التعرف علی تفاعلات الاتصال القايمه.
Amongst the new issues discussed in discourse analysis is Dell Hymes' sociological approach of communicative competence. The study at first deals with the relation between linguistic competence and communicative competence. Then it explains the paralinguistic context or the situation in which actors act within. This a real representative of the relation between specific linguistic form and dominant social context of speech and shows the frequency and the possibility of occurrence in the existent condition. To Hymes, linguistic events are not just grammatical forms but they have meaning in social interactions and within social and cultural regulations and contractions; they make the communication possible. Of the main characteristics are structural and phonetic arguments that in each, spatial-temporal contexts, the kind of speech and language element determine the main part of the argument. The study using a descriptive-analytical method, sought to compare and contrast the characteristics of the approach to the social discourse of sermons of Nahj al-Balagha. The study showed that linguistic factors show the type and content of the dominant speech of the paralinguistic context of Nahj al-Balagha and are effective in distinguishing the existent commutative interactions.