چکیده:
حمل و نقل و سایر کالاهای بیدوام را به تفکیک سه طبقه فقیر، متوسط و ثروتمند جامعه طی سالهای 1396-1383 بررسی میکند. برای این منظور کششهای قیمتی جبرانی و غیر جبرانی تقاضا و نیز کششهای درآمدی گروه کالاهای مذکور از طریق سیستم تقاضای تقریبا ایدهآل غیر خطی برآورد شدهاست. نتایج حاکی از آناست که، علامت کششهای قیمتی خودی بر اساس انتظار نظری مورد تایید میباشند. ضمن اینکه دو گروه انرژی خانگی و سوخت حمل و نقل از نظر قیمتی برای هر سه سطح درآمدی تقریبا باکشش ظاهر شدهاند. در واقع افزایش قیمت یک درصدی انرژی خانگی در صورتی که با جبران مصرفکننده همراه نباشد، منجر به کاهش حدود یک درصد مصرف انرژی در همه خانوارها و نیز کاهش 002/0 درصد مصرف سوخت خانوارهای متوسط خواهد شد. این نتیجه در مورد گروه سوخت حمل و نقل نیز صدق میکند. افزایش قیمت یک درصدی در گروه سوخت، بدون جبران مصرفکننده، منجر به کاهش 1 تا 005/1 درصد مصرف سوخت در همه خانوارها و همچنین کاهش درصد جزئی در مصرف انرژی در خانوارهای متوسط و ثروتمند خواهد شد. گروه کالایی سوختهای حمل و نقل برای گروه فقیر و متوسط جامعه به صورت کالای لوکس و برای گروه ثروتمند بهصورت کالای ضروری و گروه انرژی خانگی برای تمام خانوارها به صورت کالای ضروری ظاهر شدهاست.
This dissertation evaluates the effects of taxing on three groups of goods, i.e. housing energy, transport fuels, and other non-durable goods in rich, moderate and poor households during the period of 2004-2017. To this end, we compute the income and price elasticities respect to each categories of goods by the estimates obtained for the parameters of a Quadratic Almost Ideal Demand System. According to the results, while the sign of the own price elasticities is theoretically expected, the groups of housing energy and transport fuels appear to be elastic in every three type of households. One percent Increasing in the price of housing energy, if the consumer isn’t compensated, results in about 1 percent decrease in energy consumption in all households and also 0.002 percent reduction in fuel consumption in moderate households. There are the same results for the group of transport fuel. One percent increasing in the price of transport fuel, without compensation of consumer, results in about 1 percent decrease in energy consumption in all households and also a partial reduction in energy consumption of rich and moderate households. As well as housing energy category has appeared as a necessity in all three types of households and transport fuel category has appeared as luxury for poor and moderate, and a necessity for the rich households.
خلاصه ماشینی:
بررسي اثرات اعمال ماليات سبز بر مصرف انرژي در ايران فرناز فروتن ١ تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠١/٠٧ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٣/٠٩ جمشيدپژويان ٢ bstract>اين مقاله اثرات برقراري ماليات سبز بر تقاضاي سه گروه کالايي انرژيهاي خانگي، سوخت هاي حمل و نقل و ساير کالاهاي بيدوام را به تفکيک سه طبقه فقير، متوسط و ثروتمند جامعه طي سال هاي ١٣٩٦-١٣٨٣ بررسي ميکند.
گروه کالايي سوخت هاي حمل و نقل براي گروه فقير و متوسط فرهاد غفاري ٣ فرهاد خداداد کاشي ٤ FootNote No="2" Text=" اين مقاله مستخرج از رساله دکتري نويسنده اول تحت عنوان "بررسي اثرات اعمال ماليات سبز بر تقاضاي کالاهاي آلاينده در ايران ميباشد.
پژويان و امين رشتي (١٣٨٦) کشش هاي درآمدي و قيمتي را براي پنج گروه کالايي که دو گروه آن سوخت حمل و نقل (بنزين و گازوئيل ) و سوخت خانگي ميباشد برآورد نموده اند که به دليل عدم تفکيک گروه هاي درآمدي، امکان تفسير اثرات توزيعي برقراري ماليات امکان پذير نبوده است .
7 - Parry 8 - Brännlund & Nordström 9 - Almost Ideal Demand System(AIDS) 10 - Regressive 11 - West & Williams 12 - Tiezzi 13 - Progressive Taxes 14 - Fodha & Chiroleu 15 - Nikodinoska & Schroder 16 - Freire , González 17 - Meade 18 - Arrow 19 - Heller & Starrett 20 -Pigo 21 - Cornes and Sandler 22 - Pigouvian tax/subsidy 23 -Coase 24 -zerbe 25 - Double Dividend hypothesis 26 - Feldstein 27 -demand system 28 - Stone 29 - Rotterdom 30 -Theil 31 -Barten 32 - Christensen et al.