چکیده:
هدف این مقاله، بررسی تطبیقی گزینههای مفروض قدرت هوایی: تاکتیکهای کلاسیک قدرت هوایی، جنگ اطلاعات، فریب نظامی و اعمال تهدیدات مبهم با قابلیتهای ناشناخته در یک فضای عدمتقارن برای مقابله با تهدیدات احتمالی است. روش تحقیق، میدانی و پیمایشی است. در یک تحقیق میدانی از میان کادرهای علمی و آموزشی دانشگاه هوایی، گروه آموزشهای تخصصهای هوایی و دانشجویان هوایی دانشگاه عالی دفاع ملی که آگاهی مناسبی پیرامون بهکارگیری قدرت هوایی در یک جنگ در حوزه عدمتقارن را دارند، با دراختیارنهادن پرسشنامهای مناسب، نتایج بهدستآمده با استفاده از روشهای تحقیق دلفی برای استانداردسازی و از فرایند پژوهش عملیاتی تحلیل سلسلهمراتبی یا روش AHP تجزیهوتحلیل شد. در این تحقیق، متغیرهای تأثیر معیارهای آموزش، اثربخشی، کارایی عملیاتی و فناوری تجهیزات در فرضیه، یعنی گزینههای چهارگانه رویکرد نامتقارن قدرت هوایی انتخاب و بعد از استانداردسازی مورد بررسی و تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت که نتیجه آن رد فرضیه تأثیر بهکارگیری تاکتیکهای کلاسیک قدرت هوایی و تأیید سه گزینه دیگر: جنگ اطلاعات، فریب نظامی و اعمال تهدیدات مبهم با قابلیت ناشناخته در حوزه عدمتقارن و همچنین تعیین میزان اهمیت و ارجحیت گزینههای فوق باتوجهبه معیارهای چهارگانه آموزش، اثربخشی، کارایی عملیاتی و فناوری تجهیزات میباشد.
The purpose of this article is to compare comparative air power options: tudy among the scientific and educational staff of the Air University, Department of Specialty Education Aviation and Air Students of the Higher National Defense University who have a good knowledge about the use of air power inclassic air power tactics, information warfare, military deception. And the application of vague threats with unknown capabilities in an asymmetric space to deal with potential threats. Research Methods, It is a field and a survey. In a field s a war in the field Have asymmetry, by providing a suitable questionnaire, the results obtained using Delphi research methods for Standardized and analyzed from the operational research process of hierarchical analysis or AHP method. This research, impact variables Training criteria, effectiveness, operational efficiency and equipment technology in the hypothesis, ie four options of asymmetric power approach Was selected and after standardization was statistically analyzed, which resulted in rejecting the hypothesis of the effect of application. Classic air power tactics and confirmation of three other options: information warfare, military deception, and the use of vague threats with capability Unknown in the field of asymmetry and also determining the importance and preference of the above options according to the four criteria of education, Effectiveness, operational efficiency and equipment technology.
خلاصه ماشینی:
در ايـن تحقيـق ، متغيرهـاي تأثير معيارهاي آموزش ، اثربخشي، کارايي عملياتي و فناوري تجهيزات در فرضـيه ، يعنـي گزينـه هـاي چهارگانـه رويکرد نامتقارن قدرت هوايي انتخاب و بعد از استانداردسـازي مـورد بررسـي و تجزيـه وتحليـل آمـاري قـرار گرفت که نتيجه آن رد فرضيه تأثير به کارگيري تاکتيک هاي کلاسيک قـدرت هـوايي و تأييـد سـه گزينـه ديگـر: جنگ اطلاعات ، فريب نظامي و اعمال تهديدات مبهم با قابليت ناشناخته در حوزه عدم تقارن و همچنـين تعيـين ميزان اهميت و ارجحيت گزينه هاي فوق باتوجه به معيارهاي چهارگانه آمـوزش ، اثربخشـي، کـارايي عمليـاتي و فناوري تجهيزات ميباشد.
نمونه سـؤال استانداردسـازي و بررسـي ميـزان اهميـت معيارهـا و گزينه هاي انتخابي ارائه شده به کارشناسان خبره قدرت هوايي به صورت زير است : مثال : به چه ميزان جنگ اطلاعات را يکي از گزينه هاي مؤثر قـدرت هـوايي در جنـگ نامتقـارن تلقي ميکنيد؟ خيليخيلي بااهميت ١٠ ٩ ٨ ٧ ٦ ٥ ٤ ٣ ٢ ١ خيليخيلي بياهميت شاخص هاي کيفي چندارزشي اثرگذار در شيوه هاي مختلف جنگ نامتقارن ازقبيل تاکتيـک هـاي کلاسيک قدرت هوايي، جنگ اطلاعات ، فريب نظامي و تهديدات مـبهم بـا قابليـت هـاي ناشـناخته مطرح شده اند که محققان با طرح سؤالاتي اين شاخص هاي چندارزشي را ازطريـق تکنيـک (فراينـد تحليل سلسله مراتبي) (AHP) که براي تحليل الگوهاي چندمعياري به کار ميرود، بـه کمـک مقـادير ترجيحي از ١ تا ٩ (مطلوبيت يکسان تا کاملا مطلوب ) در ٩ درجه ارزش گـذاري و از جامعـه نمونـه پرسش شد و نتـايج حاصـله را ازطريـق (فراينـد تحليـل سلسـله مراتـب ) پـژوهش عمليـاتي مـورد تجزيه وتحليل و سپس به کمک نتايج حاصل از مقادير نمونه ، به مؤلفه هاي جامعه آماري تعمـيم داده ميشود.