چکیده:
آزادی مهمترین مفهوم در فلسفۀ عملی کانت است. هدف این مقاله بررسی نسبت میان آزادی و دیگر مفاهیمِ فلسفۀ عملی کانت با سیاست بطور عام و حکومت مطلوب بطور خاص است. ابتدا از منظر نظریۀ پدیدارشناسی و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی چگونگی اثبات آزادی اراده و اختیار در اندیشۀ کانت پرداختیم. اختیار به عنوان اساس معماری فلسفۀ عملی کانت قرار دارد و دو مفهوم «تکلیف» و «حق» در نسبت با آن تعریف میشود. تکلیف در حوزۀ آزادی درونی موضوع اخلاق است و حق در حوزۀ آزادی بیرونی موضوع حقوق خصوصی و عمومی است. با بررسی اندیشۀ سیاسی کانت چند نتیجۀ مهم حاصل شد: اولاً هنگامی عملِ فرد از وجاهت اخلاقی برخوردار است که کاملاً آزادانه باشد و هیچ انگیزۀ بیرونی جزء آزادی اراده دخیل نباشد (اصل تکلیف)؛ در این شرایط امکان کمال فرد وجود دارد. ثانیاً ویژگیهای یک حکومت مطلوب از نظر کانت که استلزامات کمال فرد را فراهم میکند عبارتند از: 1- غایت قراردادن انسان 2- آزادی فردی 3- حاکمیت قانون و 4- اصل تفکیک قوا. کانت حکومت جمهوری بر پایۀ قانون اساسی را حکومت مطلوب معرفی میکند.
Freedom is the most important concept in Kant's practical philosophy. Purpose of this paper is to examine relation between freedom and other concepts of Kant's practical philosophy with politics in general and desirable government in particular. We first provided a theoretical framework derived from phenomenology theory. We studied it in a descriptive-analytical method. In this theoretical framework, we can analyze how to prove the freedom of human will. The authority is base of Kant's practical philosophy and the two concepts of "duty" and "right" are determined by it. Duty in realm of inner freedom is object of ethic and right in realm of external freedom is object of private and public rights. By examining Kant's political thought a number of important results were obtained; first, when one's practice is ethically valid that be completely free and there is no other motive other than free will (principle of duty). Under these circumstances, individual’s perfection is possible. The characteristics of a Kant's desirable government that provide the conditions for individual’s perfection are: 1- Ending human beings 2- Individual freedom 3- Rule of law 4- Principle of separation of powers. Kant introduces the constitutional republic as the desirable state.
خلاصه ماشینی:
با بررسـي انديشـۀ سياسـي کانت هنگامي عمـل چنـد نتيجـۀ مهـم حاصل شـد: اولا فرد از وجاهـت اخلاقي برخوردار اسـت کـه کامـلا آزادانه باشـد و هيچ انگيـزٔە بيروني جـزء آزادي اراده دخيل نباشـد (اصل تکليف )؛ در ايـن شـرايط امـکان کمـال فـرد وجـود دارد.
کانـت در انتقـاد از فايده گرايانـي ماننـد بنتـام و ميـل کـه سـود را اسـاس اخلاق و سياسـت قـرار داده و از اسـتفادٔە ابـزاري انسـانها در جهـت کسـب سـود و خرسـندي افـراد بيشـتر هراسـي ندارند هر حکـم اخلاقي و سياسـي را بـه «برترين غايـت »٢ يعنـي انسـان مربـوط مي کنـد.
٢ در ايـن مقالـه تـلاش خواهيـم کـرد تا بـا اسـتفاده از چارچـوب نظري برگرفتـه از پديدارشناسـي ، مفاهيـم اختيـار، آزادي و سـوژٔە اسـتعلايي در فلسـفۀ عملـي کانـت را تبييـن نمـوده و سـپس بـه تحليـل مفاهيمـي مانند تکليـف ، حق و حکومـت مطلـوب در فلسـفۀ سياسـي کانـت بپردازيـم .
بـا ايـن وجـود تـا فلسـفۀ کانـت آزادي اراده و اختيـار بـه عنـوان يگانـه بنيـاد اخـلاق و سياسـت مـورد توجـه قـرار نگرفـت .
از نظـر کانـت تصديـق مـا در مـورد يـک قضيـه ممکـن اسـت مبتنـي بـر دلايل عملـي باشـد، يعنـي ممکن اسـت مـا يک قضيـه را ثابـت کنيم نـه به ايـن دليل که دلايـل نظـري، درسـتي آن را ثابـت مي کننـد، بلکه بـه اين دليـل که آن قضيـه براي اينکـه يـک سلسـلة عقلانـي عمـل معنـا پيـدا کنـد لازم اسـت ، کـه در آن صورت ۱.
Louden, published in the United States of America by Cambridge University press, New York Kant, Immanuel (1>>8), Critique of pure reason, translated and edited by Paul Guyer and Allen W.