چکیده:
در این پژوهش, اثر استقلال قانونی بانک مرکزی به عنوان یک الگوی نهادی سیاستگذار پولی بر کاهش نوسانات تولید و ثبات
اقتصاد کلان در یک رویکرد تحلیل تاریخی برای دوره ۵۴ ساله ( ۱۳۴۰-۱۳۹۳ در اقتصاد ایران بررسی شده است. برای برآورد
الگو از روش خودرگرسیونی برداری (۷۸1) و از روش گارچ (۸1*077-) برای محاسبه واریانس شرطی تولید استفاده شده است. با
استفاده از "شاخص میانگین"" که یک شاخص ترکیبی جدید از چهار شاخص متعارف است مشخص شد که بانک مرکزی تنها برای
سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۱ از استقلال نسبی برخوردار بوده است. در نتیجه بررسیها مشخص شد. اثر استقلال بانک مرکزی بر
واربانس تولید منفی و معنادار بوده و به ازای افزایش میزان استقلال از نوسانات تولید کاسته شده و اقتصاد از ثبات بیشتری
برخوردار شده است. اثر سیاست مالی دولت و درجه بازبودن اقتصاد بر خلاف جهت اثر استقلال بانک مرکزی عمل کرده و باعث
افزایش نوسانات تولید شده است. در نتیجه آزمون تجزیه واریانس نیز مشخص شد. هرچند سهم توضیحدهندگی استقلال پاک
مرکزی در نوسانات تولید در ابتدا بسیار کم بودهاست. اما در طول زمان نسبت به اثر ناکار آمدی عوامل دیگر مدل به شدت افزایش
یافته و نقش موثرتری بر ثبات تولید داشته است.
In this paper, an attempt is made to study the effect of independence of the Central Bank of I.R.I-which is per se manifested as an institutional paradigm for monetary policy making-on reduction of output variances and in turn on attaining the macroeconomic stability in a historical and experimental perspective for the span of 54 year i.e. the study period of 1961-2014, pro rata. For this task and to estimate the model, we have applied the Vector Auto Regressive (VAR) Method. Similarly to measure the conditional variances of output which de facto may predicate the economic fluctuations, we have utilized the Generalized Autoregressive Conditional Heteroscedasticity Model, Ipso facto. Meanwhile, we have used the "Medium Index" which is a new combined index, comprising of four conventional indices to postulate that the Central Bank of I.R.I had only experienced the relative independence during the period of 1961 to 1982, Quid pro qua. The results prima facie indicate that the effect of Central Bank independence on output variances is negative but significant and if the degree of independence increases, the fluctuation of output will diminish and the economy may observe more stability in toto. Thus, the Variance Decomposition Test indicates that, though the degree of explicability of the Central Bank independence variable for affecting on output variances is very low in the initial phase, but in the span of time and with respect to inefficiency of other explanatory factors, the plausibility of this variable has increased tremendously and it has played more crucial role on stability of output, Sine qua non.
Besides, the effects of fiscal policy of government and degree of openness of the economy on output variances are positive and opposite to the Central Bank Independence variable, so that consecutively, they may accelerate the fluctuation of output, Sui generis.
خلاصه ماشینی:
چکيده در اين پژوهش ، اثر استقلال قانوني بانک مرکزي به عنوان يک الگوي نهادي سياستگذار پولي بر کاهش نوسـانات توليـد و ثبـات اقتصاد کلان در يک رويکرد تحليل تاريخي براي دوره ٥٤ ساله (١٣٩٣-١٣٤٠) در اقتصاد ايران بررسي شده است .
پژوهش هايي در ايران به بررسـي اسـتقلال بانـک مرکزي و يا اثرات آن بر روند متغيرهاي اقتصاد کلان به ويژه تورم پرداخته اند، اما چندان توجهي به اثـر استقلال بر توليد در اين مطالعات نشده است ؛ حتي در پژوهش هاي خارجي نيز بررسـي هـاي بـه عمـل آمده نيز بيشتر روند تغييرات خود متغيرها را بررسي کرده اند، در صورتي که بـه نظـر مـي رسـد ثبـات ______________________________________________________ 1.
با توجه به مباني نظري بيان شده و تفاوت ديدگاه هايي که درباره اهميت داشـتن و يـا نداشـتن استقلال بانک مرکزي به عنوان يک الگوي نهادي سياستگذاري پولي که دربردارنده عوامـل مختلفـي از قاعده مندي و صلاحديدي در اتخاذ سياست پولي و يکي از گزينه هاي اصلي مقام سياستگذار پـولي ، در کمک به ايجاد و يا افزايش ثبات اقتصاد کلان و مديريت نوسانات اقتصادي به ويژه اثرگذاري بـر تقويـت توليد و اشتغال در بخش حقيقي اقتصاد مطرح است ، در اين پژوهش تلاش شده است تا اثـر اسـتقلال بانک مرکزي بر نوسانات و نااطميناني توليد در اقتصاد ايران آزمون شود.