چکیده:
قرآن کریم متنی از جنس زبان است. ارتباط با این متن چه بهصورت بسیط و چه بهصورت پیچیده، تنها از طریق زبان امکانپذیر است. علوم انسانی نیز در صورتی توان بهرهگیری و ارتباط با قرآن را خواهند داشت که رابطه محکم زبانی با آن ایجاد نمایند. این ارتباط زبانی در دو مرحله اتفاق میافتد. مرحله اول مربوط به زمانی است که پژوهشگر اصطلاحی خاص را انتخاب کرده تا در قرآن بررسی نماید. مرحله دوم نیز زمانی است که فرد متناسب با اصطلاح منتخب، معادلهای مناسب قرآنی خود را برگزیند. در هر دو گام با جنس رابطه زبانی خاص و چالشهای خاص آن روبهرو هستیم. مقاله پیش رو در راستای شناخت پیچیدگیهای مرحله اخیر، با استفاده از رویکرد زبانشناختی، دست به معرفی شش نوع از این چالشها و ارائه مثالی برای هر یک زده است. بدفهمی ناشی از تطورپذیری، بدفهمی ناشی از خودکارشدگی، بدفهمی ناشی از پیچیدگی، بدفهمی ناشی از اشتراک، بدفهمی ناشی از تفاوت گفتمانی و بدفهمی ناشی از ترجمه محوری، آسیبهایی هستند که در این مرحله قابل توجه میباشند.
The Holy Qur’an is a lingual text. Communicating with this text, whether in a simple or complex form, is possible only through language. The humanities will also be able to use and communicate with the Qur’an if it establishes a strong linguistic relationship with it. This linguistic communication takes place in two stages. The first stage is when the researcher chooses a specific term to examine in the Qur’an. The second stage is when the person chooses the appropriate Qur’anic equivalents in accordance with the chosen term. In both stages, we face the specific language relationship and its specific challenges. In order to identify the complexities of the latter stage, the present article, using a linguistic approach, introduces six types of these challenges and provides an example for each. Misunderstandings due to transformability, misunderstandings due to being automated, misunderstandings due to complexity, misunderstandings due to similarity, misunderstandings due to discourse differences, and misunderstandings due to being translation-oriented are pathologies that are significant at this stage.
خلاصه ماشینی:
شيوه هاي بهره گيري از قرآن نيز در اين کتب به تناسب هر کتاب يا نويسنده ميتواند متفاوت باشد، اما به طور معمول ، يافتن آيات بر اساس تناظر لغوي و يا موضوعي اصطلاحات بنيادين مورد مبحث با قرآن به عنوان نقطه آغازي براي شروع اين نوع از پژوهش ها به حساب ميآيد.
به طور معمول دادوستد علوم مختلف با قرآن در اولين مراحل خود، بده -بستاني از نوع اصطلاحات و مفاهيم است ؛ چراکه زمينه ايجاد يک گفت وگوي ميان رشته اي، داشتن زباني قابل درک براي دو طرف است (پاکتچي، ١٣٨٧: ١١٢) و بستري که در پژوهش هاي ميان رشته اي قرآن امکان برقراري اين گفت وگو را فراهم مي آورد، داشتن نقاط مشترک است .
٢. چالش هاي مرحله ارتباط اصطلاحات تخصصي در قرآن در يک ارتباط ميان رشته اي، انتخاب يک مفهوم يا اصطلاح و تلاش براي واکاوي آن در قرآن ، مدخل ورود به اين متن مقدس به حساب ميآيد.
در نگاه ابتدايي شايد به نظر بيايد عمده چالش هايي که براي واکاوي يک مفهوم در قرآن بايد پي گرفت ، بيشتر در بخش درون قرآني -و نه برون قرآني- قابل پيجويي باشد، اما برخلاف اين تصور، به سبب پيچيدگيهايي که امروزه در حوزه مفاهيم و اصطلاحات وجود دارد، با قاطعيت ميتوان اظهار کرد که شناخت ناکافي در عرصه اصطلاحات ميتواند خود باعث ناکامي در بخش قرآني شود.