چکیده:
روانکاوی سیاسی متمرکز بر فرایندهای فعالساز بعد ناخودآگاه و نحوۀ تاثیرگذاری آن بر کنش/واکنش سوژههاست. در این راستا، هر گفتمانی ذیل مکتب لکانی در حوزۀ «نظم نمادین» به «دیگری بزرگ» یک جامعه تعبیر میشود که در صورت وجود تناقض، سرکوب معنایی و کلا واگرایی انضمامی با فضای استعاری وعده دادهشدهاش در گزارههای هم-وجود مفصلبندی شده در منظومۀ معناییاش، منجر به شکلگیری سوژههای هیستریک سیاسی میشود. این مسئله ریشه در «گزارههای تروماتیک» گفتمان و فعالسازی وجه «سمپتوماتیک» آن دارد که در جوامع پلورالیستی از منظر پدافند غیرعامل و فعال شدن انرژی جنبشی جامعه و کانالیزه شدن آن توسط دیگر پادگفتمانها، به عنوان رخنۀ نفوذی بسیار مهمی محسوب میشود. این نوشتار با عطف به اهمیت موضوع حاضر، به شناسایی گزارههای تروماتیک در گفتمان نواصلاحطلبی در یک بازۀ زمانی ششساله (1392-1398)، به منظور واکاوی چرایی تولد سوژههای هیستریک، بر مبنای چارچوب نظری روانکاوی سیاسی مکتب لکانی و روششناسی گفتمانی لاکلائو و موفه در راستای آسیبشناسی انتقادی از وضعیت موجود پرداخته است.
Psycho-analysis has been concentrated on the unconscious dimensions of political subjects. Accordingly, the main political discourse of each society is considered as the “Other” in corresponding with Lacan’s psychoanalysis that is considered as the “Other” which can create hysteric subjects due to traumatic propositions. In the other words, in the case of the existence of any divergence between the metaphorical space of the discourse as the “Other” with the concrete realities of the society, it will lead to the activation of its symptomatic aspect. In fact, such crisis is taken into consideration as the significant security penetration in pluralist societies under the classification of passive defense by virtue of triggering dynamic energy of the mass and their canalization by the external and aggressive counter-discourses. This condition can jeopardize the “National Security” in each society. The current survey by recognizing the prominence of this subject has focused its duty to anatomize and find out the traumatic statements in the Neo-Reformist’s discourse, in the course of 6 years (2013-2019) to scrutinize the reason for the formation of hysteric subjects. To do so, this research has examined the Neo-reformist's discourse based on Lacanian psycho-analysis school and Laclau and Mouffe’s Discourse analysis as its method. The results of this article demonstrated the conspicuous divergence between the metaphorical constellation of the Neo-reformist’s discourse in confrontation with the concrete realities of Iran’s society that terminated in transformation its statements into traumatic ones and hence, creation of hysteric subjects that displayed their protestation towards malfunction of this discourse within different reincarnating movements.
خلاصه ماشینی:
در ایـن راسـتا، هـر گفتمـانی ذیـل مکتب لکانی در حوزة «نظم نمادین » به «دیگری بزرگ » یک جامعه تعبیر میشود که در صورت وجود تناقض ، سرکوب معنایی و کلاًً واگرایـی انضـمامی بـا فضـای استعاری وعده دادهشدهاش در گزاره های هم -وجودِ مفصل بندی شده در منظومۀ معناییاش ، منجر به شکل گیری سوژه هـای هیسـتریک سیاسـی مـیشـود.
فرضیۀ اصلی این پژوهش ، مبتنی بر «شکل گیری گزارههـایی بـا ابعـاد تروماتیـک در گفتمان نواصلاحطلبی است که با وجود بازآفرینی و احیای مجدد این گفتمان به واسـطۀ مفصل بندی وقته ها و دالهای معنایی جدید در پیکرة معنایی آن، بـه خلـق سـوژههـای هیستریک منجر شده است »، به گونه ای که با هر بار فعال شدن انرژی جنبشی جامعـه و تحت تأثیر رخدادهای ملتهب بیرونی، فضایی برای ظهور و عرض اندام ایـن سـوژههـا در شکل ریزوماتیک و بیکانون (فاقد رهبری مشخص ) فراهم مـیشـود.
از این رو روانکاوی سیاسـی یعنی تلاش برای واکاوی چرایی بروز و ظهور مقاومت و شکل گیـری شـرایط ترومـاتیکی که منجر به تولد سوژههای هیستریک شـده اسـت ؛ سـوژههـایی کـه دیگـر در موقعیـت سوژگی تحمیل شده از طرف گفتمان دیگری بزرگ جامعه و در نقـاط «دوخـت و بخیـۀ» قبلی خود قرار نمیگیرند (زوپانچیچ ، ١٣٩٨: ٦٢).
«در اینجا، شکل گیری جنبش های تناسخی در تاریخ حیات گفتمـان نواصـلاحطلبـی نیز خود گواه روشنی بر ناتوانی این گفتمان در مواجهه با واقعیات انضمامی جامعۀ ایـران و عدم تحقق فضای استعاری وعده دادهشدة آن است .