چکیده:
نظریه اعتباریات علامه طباطبایی چالشهای فراوانی را میان اندیشمندان برانگیخته است. از جمله این مباحث بررسی نظریه اعتباریات در علوم انسانی است. با فرض اعتباریدانستن علوم انسانی، تفصیل در طبقهبندی علوم، نسبیت و انشاییبودن گزارههای علوم انسانی و همچنین نفی رابطه تولیدی بین گزارههای حقیقی و اعتباری و جدلیبودن علوم اعتباری از جمله مواردی است که گمان میشود از لوازم اعتباریدانستن این گونه از علوم باشد. نوشتار حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش کتابخانهای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در استنتاج دیدگاه، پنج نکته فوق را در قالب عدم سریان احکام ادراکات اعتباری به ادراکات حقیقی مورد واکاوی قرار دهد. تبیین نگاه علامه نسبت به موارد فوقالذکر و همچنین داوری در پذیرش یا عدم پذیرش این الزامات از نتایج این مقال میباشد
Allameh Tabatabai's theory of I'tibariat has caused many challenges
among thinkers. One of these topics is the study of credit theory in the
humanities. Assuming the humanities are I'tibari, The details in the
classification of sciences, the relativity and composition of humanities
propositions, as well as the negation of the productive relation between
real and credit propositions and the polemics of credit sciences are
among the things that are thought to be the essentials of knowing such
sciences.
The present article has tried to use the library method in collecting
information and the descriptive-analytical method in inferring the point
of view to examine the above five points in the form of Inequality of the
rules of I'tibariat perceptions and real perceptions. Explaining Allameh's
view on the above cases as well as judging whether or not to accept these
requirements are the results of this article.
Allameh Tabatabai's theory of I'tibariat has caused many challenges
among thinkers.
It has been claimed that the humanities are equal to the practical and
credit sciences in Allameh's view.
Assuming the humanities are I'tibari, the present article intends to
explain the requirements of Allameh credit theory in this type of sciences
after explaining the concept of credit and humanities.
The author of this article uses the library method in collecting
information and descriptive-analytical method in inferring the point of
view.
خلاصه ماشینی:
ج ) اعتباري به معناي معقولات ثانيه اعمّ از منطقي (مفاهيمي که عروض و اتصافش هردو در ذهن است مانند مفهوم کلي که وصف انسان قرار ميگيرد) و فلسفي (مفاهيمي که عروض آنها در ذهن و اتصافشان در خارج است ، مانند مفهوم وحدت و وجوب * نگارنده در مقاله اي ديگر با عنوان «بررسي اعتباريبودن علوم انساني از منظر علامه طباطبايي» اين ادعا را نقد کرده است .
اما بايد به اين نکته توجه داشت که اين معيار نمي تواند به عنوان معياري مطلق براي تبيين وحدت و تمايز در تمام علوم پذيرفته شود؛ برخي از علوم اعتباري که فاقد موضوع به معناي «ما يبحث فيه عن أعراضه الذاتّيه » هستند، مانند علم اصول با اينکه اغراض متعدد دارند، علوم متعدد نيستند و يک علم به شمار مي روند؛ چنان که موضوع پاره اي از علوم عقلي مانند فلسفه ، عرفان نظري و کلام (دست کم بنا به برخي اقوال ) مشترک است ؛ اما علم واحد محسوب نمي شوند و بالاخره اينکه علم انگاري مجموعۀ مسائل مطرح در دانش هاي حقيقي همچون فلسفه هرگز در گرو تصالح و تفاهم جامعۀ نخبگاني حکما و صرف اعتبار آنان نيست ، وگرنه جابه جايي و انتقال برخي مسائل آن به مثلاً علوم ادبي و بالعکس مجاز مي بود که چنين نيست .
علامه طباطبايي با طرح «نظريه اعتباريات » رابطه توليدي را نفي کرده ، ميگويد: اين ادراکات و معاني (ادراکات اعتباري) چون زاييده عوامل احساسياند، ديگر ارتباط توليدي با ادراکات و علوم حقيقي ندارند (طباطبايي، ١٣٦٤، ص ١١٦)؛ اگرچه اصل وجود رابطه ميان گزاره هاي اخلاقي -به عنوان اعتبار فرض هايي که ذهن به منظور رفع نيازهاي زندگي آنها را ميسازد- با واقعيت را پذيرفته است (ر.