چکیده:
حافظ به زبان عربی اهتمّام داشته با آن که به هیچ دیار عربی سفر نکرده و به زبان محاوره عرب دسترسی نداشته؛ گاه با مجالست درمحافل حاکمان عرب نژاد و بیشتر به کمک واژگان علوم قرآنی که عمدتاً ازکتب مکتب خانه ها فراگرفته خلاءهای زبانی را در ساختار شعری اش پر می کند. مشخصۀ دیگر او بهره مندی از اشعار شاعران عرب زبان است که طبعاً در قالب صنایع شعری؛ تضمین؛ ملمعات؛ ضرب المثل ها و اشکالی از اقتباسات شعری در ابیات او نمود پیدا می کنند از آنجا که اثرپذیری ها بیشتر در قالب تقلید و یا اقتباسات به زبان دیگر خودش را نشان می دهد این بررسی به شواهد شعری با رویکرد مقایسه تطبیقی و توصیفی به مستندات تحلیلی در مضامین و اشعار عربی حافظ می پردازد. یافته ها نشان می دهند حافظ با مطالعه دواوین عرب زبان؛ مضامین مشترک و رگه های از اثرپذیری و نشانه های از بینامتنی را از خود به جای گذاشته است. میزان عشق و علاقه مندی خود را به ابن فارض و به تأسی از او متقابلاً از علی(ع) پنهان نکرده است. تأثرات گاهی به صورت لغوی و آنگاه که شدّت و قوّت پیدا می کند ترجمه گونه، تقلیدی با تعمیم دهی و تلفیق و ترکیب واژگان و یا تغییرات جزئی است و اغلب مضامین مشترک را شامل می شود. در کنار غزل های عربی گاه ابیات فارسی متضمن هم و در یک معنا و مفهوم هستند. حافظ در اقتباسات مضامین تازه و بدیعی را به نام خود خلق می کند و بیش از هر شاعر دیگری، درهمۀ ابعادشعری از ابن فارض مصری متأثر بوده است.
Hafiz had much efforts in Arabic language though he had never been to Arabic land and had no access to colloquial Arabic but he covered the language gap of his poem by participating in the circle of the governors with Arabic race and borrowing the words from Koranic science that were derived from the books of Maktabkhaneh. The other feature is the benefit from the Arabic poets which are manifested in the form of stylistic device, the proverbs and poetic adaptation in his stanza. As that influence manifest in the form of imitation and adaptation in other language, this research aim to study these assumption: a poem with comparative-descriptive approach covers the analytic documentation in Arabic poems. The findings show the common themes and influences from Arabic poems. Hafiz cannot conceal his love of ʿAli b. Abi Talib and Ibn al-Faridthe. The influences are the words and when it becomes more severe they manifest in the form of translation: an imitation with generalization and combination of
the words and minor changes that it includes often the common themes.
خلاصه ماشینی:
در اين ابيات اشکالي از صنايع شعري مانند تلميح ؛ تضمين ملمعات ؛ اقتباس وجود دارند که آنها را به زبان عربي به رخ ميکشد همچنين حافظ براي هرگونه آزمودن وعلاقه مندي طبع خودش مي - بايست علاوه برمطالعه ازکتب دواوين عرب رگه ها و نشانه هاي ازاين علاقه مندي و مطالعات را در اثرپذيريهاي که همواره ممکن و محتمل است از خود باقي گذاشته باشد.
يکي از جمله فرضيات ديگري که ميتوان برمبناي آن اثر پذيري حافظ از ابن فارض را احتمال داد ويا بررسي نمود مفاهيم و مضامين عرفاني است که اين دو شاعر درآثار خودشان به آن علاقه ي زيادي نشان داده و از خود به جاي گذاشته اند.
دربيت پايانيغزل « يار مهرخ » کسيکه حافظ دربيت پاياني غزل آنرا از اهل راز ميداند منظورشخص علي(ع ) ميباشد نکتۀ جالب و قابل تأمليکه اين شواهد دست ميدهد حافظ ارادت و عشق خود را به پيروي از محبت ابن فارض اغلب درابيات عربي و با تأسي وکمک واژگان و مفاهيم و مضامين ابن فارض دنبال کرده و نشان داده است .
حافظ با تکيه وکمک به اشکال مختلف و تلفيقي ازصنايع هنري ازجمله اقتباس ؛ تلميح به آيات قرآن و احاديث نهج البلاغه از امام علي(ع ) و تضمين بخشي از اشعارمتنبي و اقتباس واژگان ابن فارض و ترکيب مفاهيمي ازمضمون ابن فارض برمبناي يک واقعۀ تاريخي چهارچوب و طرح اين غزل را درذهنش شکل ميدهد ولي همچنان که ديده ميشود در راستايي رساندن پيام نهايي و رسالتي که درانديشۀ شاعر نضج پيدا ميکند معاني و مفهاهيم ديگري را ميتوان به تأويل شعري او افزود بنابراين حافظ آن قدر زيرک و رند است که شاه را نيز مدح نميکند.