چکیده:
سیاست خارجی را در خوانشی پذیرفتهشده، مجموعۀ راهبردها و جهتگیریهایی تلقی میکنند که یک کشور در راستای تحقق منافع ملی در محیط خارجی دنبال میکند. از سوی دیگر سیاست خارجی بهمثابۀ عینکی است که یک کشور بر دیدگان خود میزند و با آن به جهان پیشِرو مینگرد. در این چشمانداز، پارهای از هویتها، منافع، ارزشها و تجربههای تاریخی و ملی مشترک، در جهتدادن به سیاست خارجی نقش دارند؛ بهمعنای دیگر، نقطۀ عزیمت سیاست خارجی در محیط داخلی متبلور میشود. سیاست خارجی همچون دیگر سطوح حکمرانی، کارگزارانی میطلبد که امور را رتقوفتق کنند، در جایگاه نمایندۀ کشور خود، علاوه بر ادب حکمرانی، آداب صحبت بدانند و توانی عمیق برای پیوند میان این دو فراهم آورند. از همین رهگذر، ضرورت پرداختن به کارگزاران برجستۀ سیاست خارجی در تاریخ معاصر ایران دوچندان میشود و بر پژوهشگران و علاقهمندان است تا با محوریتقراردادن پژوهشهایی از این دست، زمینۀ عرضۀ آنها را به جامعۀ علمی فراهم آورند. پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر علیاصغر حکمت شیرازی به این پرسش پاسخ دهد که وی در جایگاه کارگزار سیاسی فعال، چه میراثی را در سیاست خارجی بر جای گذاشته است؟ آشنایی عمیق حکمت با زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ و هویت ملی، اصالت خانوادگی، تسلط علمی، نویسندهای پرکار و خوشفکر و همچنین زیست اجتماعی او در شیراز، شهر حکمت و ادب از متغیرهای مهم هستند که پژوهش را با پیچیدگیها و جذابیتهایی خاص همراه میکند؛ بهویژه آنکه بهلحاظ پژوهشی در بارۀ وی در قامت کارگزار برجستۀ سیاست خارجی کمتر کار شده است و اهمیت پژوهش حاضر از همین جهت درخور فهم خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر علياصغر حکمت شيرازي به اين پرسش پاسخ دهد که وي در جايگاه کارگزار سياسي فعال ، چه ميراثي را در سياست خارجي بر جاي گذاشته است ؟ آشنايي عميق حکمت با زبان و ادبيات فارسي، فرهنگ و هويت ملي، اصالت خانوادگي، تسلط علمي، نويسنده اي پرکار و خوش فکر و همچنين زيست اجتماعي او در شيراز، شهر حکمت و ادب از متغيرهاي مهم هستند که پژوهش را با پيچيدگيها و جذابيت هايي خاص همراه مي کند؛ به ويژه آنکه به لحاظ پژوهشي در بارة وي در قامت کارگزار برجستۀ سياست خارجي کمتر کار شده است و اهميت پژوهش حاضر از همين جهت درخور فهم خواهد بود.
ويژگي آشکار تمامي آنها اين است که همواره بـه حفـظ دولت -کشور ايران کمک کرده اند و زمينه را براي تداوم سنت و ميراث تاريخي ايـران فـراهم آورده اند؛ به همين سبب ، اين تصور که ايران را تنها شاعران و اديبان حفـظ کـرده انـد بسـيار تقليل گراست ؛ چرا که اين تصور از نقش سياست و کارگزاران سياسي غفلـت مـيکنـد، حـال آنکه سياست بر هر عامل ديگري محوريت دارد و نقش کارگزاران سياسي ايران نيز بر همـين مبنا، محوري تلقي ميشود؛ بنابراين ، سياست مداران مهم اند؛ زيـرا اساسـيتـرين نقـش را در جهت دادن به ساير وجوه زندگي بشري ايفا ميکنند.