چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازیدرمانی کودکمحور و بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر سبکهای عاطفی در کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی بود. روش: این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر مبتلا به اضطراب جدایی در پایههای پنجم و ششم در شهر بابل بودند، نمونه 45 نفراز آنان بودندکه ابتدا بصورت هدفمند و سپس به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1 گروه آزمایش2 و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول، بازیدرمانی کودکمحور با رویکرد اکسلاین را در 16 جلسه 45دقیقهای و گروه آزمایشی دوم، آموزش بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را در 10 جلسه 2 ساعته دریافت کردند. ابزار پژوهش فرم (د) پرسشنامه علائم مرضی کودکان (اسپرافکین لانی و گادو، 1994) و پرسشنامه سبکهای عاطفی (هافمن و کاشدان، 2010) بود. دادهها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد هر دو مداخله در ارتقای سبکهای عاطفی درکودکان دچار اضطراب جدایی موثر هستند. همچنین بین اثربخشی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک در بهبود سبکهای عاطفی موثرتر بودهاست(p< 0/05). نتیجهگیری: میتوان برنامه آموزش بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را جایگزین مناسبتری در بهبود سبکهای عاطفی و همچنین بهبود علائم روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی درنظر گرفت.
Aims: The purpose of this study was to compare the effectiveness of child-centered play therapy and (CPRT) on the affective styles in children suffering from separation anxiety disorder. Method: The research method was semi-experimental with pre-test and post-test and control groups. The statistical population of this study consisted of all female students with separation anxiety in the fifth and sixth grades of primary schools in city of Babol, of whom 45 of these students were selected via random sampling, and were randomly divided into three groups: experimental group-1, experimental group-2 and control group. The first experimental group received child-centered play therapy with Axline approach in sixteen 45-minute sessions, and the second experimental group were taught (CPRT) ten 2-hour sessions. The research instruments were questionnaire (form d) of the children Symptoms Inventory (Sprafkin, Lani & Gadow, 1994) and the Affective Style Questionnaire (Hofmann & Kashdan, 2010) . Covariance was used to analyze the data. Findings: The results showed that both interventions play an effective role in improving the affective styles in children with separation anxiety disorder. Moreover, there was a significant difference between the effectiveness of (CPRT) and child-centered play therapy and the (CPRT) was more effective in improving the affective styles there (pConclusions: CPRT training can be considered as a more suitable alternative in improving the affective styles as well as in improving the psycho-cognitive symptoms of children with separation anxiety disorder.
خلاصه ماشینی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقايسه اثربخشي بازي درماني کودک محور و بازيدرماني مبتني بر رابطه والدکودک بر سبک هاي عاطفي در کودکان داراي اختلال اضطراب جدايي بود.
بحث و نتيجه گيري : پژوهش حاضر با هدف مقايسه اثربخشي بازي درماني کودک محور و بازيدرماني مبتني بر رابطه والدکودک بر سبک هاي عاطفي درکودکان داراي اختلال اضط راب جدايي دانش آموزان شهرستان بابل انجام شد.
نتايج اين بررسي نشانه وجود تفاوت معنادار از لحاظ بهبود سبک هاي عاطفي بين آزمودني هاي گروههاي آموزشي در مقايسه با گروه کنترل بود که اين تفاوت ها بيان کننده ارتقاي سبک هاي عاطفي، در کودکان گروههاي آزمايشي پس از مداخلات جلسات بازي درماني است و همچنين روشن ساخت که مي توان درمان هاي مبتني بر بازي به خصوص بازيدرماني مبتني بر رابطه والدکودک را به عنوان يک راهکار آموزشي درماني براي کاهش نشانه هاي اضط راب جدايي در کودکان استفاده نمود.
محمدپور و اسماعيل پور )١٣٩٥( در پژوهش خود نشان دادند بازي درماني مبتني بر رابطه والدکودک باعث ايجاد تعامل مثبت بين والد و کودک شده و ميتواند به عنوان يک برنامه ي درماني قابل اجراء و مؤثربراي کاهش نشانه هاي اضط راب جدايي در کودکان مورد استفاده قرار گيرد.
Changes in Decentering and Reappraisal Temporally Precede Symptom Reduction During Emotion Regulation Therapy for Generalized Anxiety Disorder With and Without Co Occurring Depression.