چکیده:
پژوهش حاضر کوششی است معنیشناختی، برای تحلیل معانی طرحوارهای حروف اضافة «برای» و «تا» با رویکردی درزمانی در دورهای تقریباً پنجاه ساله از 1345 تا 1396،به منظور توضیح تغییرات مفهومشناختی و روند دستوریشدگی آنها. در این مقاله دستوریشدگی ثانویة حروف مذکور با استناد به طرحوارههای تصوری که امکان تبیینی شناختی را فراهم کردهاند، توضیح داده شده است. برای دست یافتن به چنین تحلیلی، معانی هریک از حروف اضافة یادشده به شیوة کتابخانهای و از فرهنگهای سخن، دهخدا و کتابهای دستورزبان فارسی استخراج شد و پس از تحلیل آنها با استفاده از روش تحلیل مؤلفهای معنی و با ذکر طرحوارههای تصوریِ متداعی با معانی این حروف اضافه، دامنة تغییرات مفهومشناختی آنها طی دستوریشدگی ثانویه بررسی شده است؛ به این ترتیب که با تعیین مؤلفة معنایی ثابت و تکرارشونده و نیز طرحوارة تکرارشوندة مرتبط با معانی دادههای مورد بررسی دربارة چندمعنایی و دستوریشدگی ثانویة آنها بهصورت مستدل توضیح داده شده است. معنای سرنمونی و معانی حاشیهای هریک از حروف اضافه مدنظر با کمک روش تایلر و ایوانز (2003) تعیین شده است. توصیف و تبیین چندمعنایی حروف اضافة «برای» و «تا» در نتیجة دستوریشدگی ثانویة آنها بر اساس معانی طرحوارهای این حروف از جنبههای نوآورانة این پژوهش به شمار میرود. بررسی معنیشناختی حروف نشان میدهند مولفة معنایی ثابت و تکرارشونده در دستوریشدگی «برای» هدف است و در دستوریشدگی «تا» مقصد است. طرحوارة مرتبط با هر دویِ آنها نیز مقصد است. همچنین، هر دو حرف اضافه تغییر مقولهگذر داشتهاند و معانی آنها در پی دستوریشدگی ثانویه انتزاعیشدگیِ را نیز پشت سر گذاشته است.
The present paper is a semantic survey of prepositions "/baraye/ and /ta/. The aim of study is to identify schematic meaning of the mentioned prepositions with a diachronic view in order to investigate semasiological changes of meaning as a result of their secondary grammaticalization. To achieve this goal, the meanings of each of the prepositions were gathered from Sokhan and Dehkhoda dictionaries. After analyzing prepositions' meanings, associative image schemas with the meanings have been mentioned. Prototypical and peripheral meanings of prepositions have been determined using Evan and Tyler's (2003) suggested method. After proving polysemy of the mentioned prepositions; semantic network of each preposition; is drawn. Finally, polysemy of the investigated prepositions has been explained with regard to imagery schemas as the result of secondary grammaticalization. The innovative aspect of this research is that the polysemy and secondary grammaticalization of prepositions had not been studied with regard to conceptual schemas associated with their semantic functions before.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که به طور معمول مقولۀ دستوریشده ، کل پیوستار مرحله ای دستوریشدگی پیشنهادشده از سوی هاپر و تروگات ٥ (٢٠٠٣:٦) را طی نمیکند و اغلب این فرایند در مرحلۀ تبدیل واژۀ محتوایی به واژۀ نقشی رخ میدهد که در دستوریشدگی حروف اضافه نیز همین روند دیده میشود چنگیزی و عبدالکریمی (١٣٩٦) به بررسی معنایی حرف اضافۀ 1.
٣. روش انجام پژوهش پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی است که برای انجام آن ، ابتدا معانی مختلف حروف اضافه به روش کتابخانه ای و با استفاده از فرهنگ های سخن (انوری، ١٣٨٢)، دهخدا (دهخدا، ١٣٧٧) و کتاب های دستور زبان فارسی که در بخش مقدمه به آن اشاره شد، گردآوری شده است و به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از اطلاعات و شواهد تاریخی موجود از کتاب های فرهنگ ریشه شناسی زبان فارسی حسن دوست (١٣٩٣) و فارسی باستان ؛ دستورزبان ، متون ، واژه نامه کنت ٥ (١٣٧٩) تبیین شده اند.
1569 به زعم حسن دوست (١٣٩٣: ٤٣٣) همچنین ، حرف اضافۀ «برای» برگرفته از /reg/ در هندواروپایی و هم ریشه با /radi/ در سلتی و ساکسونی کهن به معنی «به سبب » و/dhra/ در سنسکریت است (کنت ، ١٣٧٩: ٦٦٩)؛ برخی ازدستورنویسان زبان فارسی نظیر مشکوه الدینی (١٣٧٠)، انوری و احمدی (١٣٨٩)، قریب و همکاران (١٣٨٩) حرف اضافۀ «برای» را جزو مقولۀ حروف اضافۀ ساده برشمرده اند و برخی چون فرشیدورد (١٣٨٢)، ناتل خانلری (١٣٦٩)، خطیب رهبر (١٣٦٧)، شریعت (١٣٧٢) حرف اضافۀ «برای» را جزو حروف اضافۀ مرکب طبقه بندی میکنند.