چکیده:
امروزه، مشروعیت سازمانهای دولتی روبه افول است و سازمانها برای حفظ مشروعیت و اعتبار در محیط نهادی، باید با فشارهای هنجاری، اجباری و تقلیدی خود را تطبیق دهند. ارتقای سرمایه اجتماعی در سازمانهای دولتی میتواند سازگاری با محیط توسعه آنها را آسان کند. هدف پژوهش، ارایه الگوی راهبردی نقش دولت در ارتقای سرمایه اجتماعی با بهرهگیری از نظریه نهادی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعهای-کاربردی بوده و در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. در مرحله کیفی، از 29 نفر از خبرگان مصاحبه نیمهساختاریافته بهعمل آمد که براساس نتایج تحلیل مضمون، 11 راهبرد اصلی و 77 راهبرد فرعی شناسایی شدند. سپس، راهبردها برپایه نظریه نهادی در 3 گروه همشکلی تقلیدی، اجباری و هنجاری قرار گرفتند. همچنین، در مرحله کمی برای اعتبارسنجی الگوی پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد که بدین منظور از 202 نفر از مدیران و متخصصان منابع انسانی وزارت نیرو با ابزار پرسشنامه نظرخواهی شد. یافتهها نشان داد ضریب تعیین همشکلی اجباری 685/0، همشکلی هنجاری 744/0 و همشکلی تقلیدی 725/0 است که مقادیری مناسب هستند. نتایج پژوهش نشان داد که با بهرهگیری از راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی در جهت فشارهای محیط نهادی، میتوان اعتبار و مشروعیت سازمانهای دولتی را بهبود بخشید.
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، ضروری است دولت 1- Amiraslani, Lins, Servaes & Tamayo 2- Newton 3- Nahapiet & Ghoshal 4- Saz-Gil, Bretos & Díaz-Foncea 5- Socail capital 6- Forsella, Towerb & Polman به عنوان یکی از نقش آفرینان اصلی در تحقق اسناد بالادستی، مسئله ارتقـای سـرمایه اجتمـاعی در سازمانهای دولتی را به عنوان یکی از عوامل اصلی ارتقاءدهنده عملکرد، پیگیـری کـرده و بـا داشتن رویکرد بلندمدت در این زمینه ، به تدوین و پیادهسازی راهبردهای موردنیاز بپردازد.
از این رو، هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی راهبردی نقش دولت در ارتقای سرمایه اجتماعی در سازمانهـای دولتـی اسـت کـه بدین منظور از نظریه نهادی بهره گرفته شده است .
عابـدینی، میرسپاسـی و حق شناس (١٣٩٨) در پژوهش خود اشاره کردند که ارتقاء سـرمایه اجتمـاعی در سـازمانهـای دولتی و به تبع آن بهبود سرمایه اجتماعی در سطح جامعه از طریق نظام مدیریت منابع انسـانی این سازمانها امکانپذیر است .
آنسـمان و همکـاران٢ (٢٠٢٠)، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بین سرمایه اجتمـاعی و درگیـری شـغلی و هم چنین فرسودگی شغلی رابطه وجود دارد و تأکید کردند که سرمایه اجتماعی بـه عنـوان یـک منبع حیاتی برای سلامت کارکنان و عملکرد آنها در سازمانهای بخش سلامت ضروری اسـت .
لـی، یـه و 1- Srirama, Iyer & Reddy 2- Ansmann et al 3- Engbers, Thompson & Slaper 4- Sadeghi & Bahamiriyan شو ١ (٢٠١٤) نیز، در پژوهش خود به بررسـی رابطـه بـین سـرمایه اجتمـاعی و تسـهیم دانـش پرداختند.
در پژوهش های پیشین بیش تر پدیدهشناسی سرمایه اجتماعی مورد نظر بوده است که منجر بـه شناسـایی ابعـاد مختلـف ایـن پدیده شده است ؛ اما در زمینه شناسایی راهبردهای ارتقای سـرمایه اجتمـاعی در سـازمانهـای دولتی خلاء پژوهش ها وجود دارد.