چکیده:
بررسی میزان تعلق مکانی به شهر جدید اندیشه پس از گذشت بیش از سه دهه هدف این نوشتار بوده و این شهر از میان 4 شهر جدید اطراف تهران، بهدلیل جذب جمعیتی بیشتری، بهعنوان نمونه انتخاب شده است. روش پژوهش در بررسی نمونهی موردی، مبتنی بر پرسشگری بوده و 385 پرسشنامه بهصورت تصادفی در فاز منتخب، در روزهای غیر تعطیل و در فضاهای عمومی این محدوده مانند پارکها و همچنین درب منازل و مغازههای محلی توزیع و تکمیلشده است. در این پژوهش، تحلیلها مبتنی بر نظرات متخصصین و تحلیل کمی پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار اس.پی.اس.اس. انجام شده است. روش تحلیل همبستگی نشانمیدهد، بین عوامل ذهنی و عینی از یکسو و میزان تحقق حس تعلق مکانی از سوی دیگر، رابطهی معناداری وجود دارد و بسیاری از شاخصها با کشش فضایی (متغیر ترکیبی که از سه متغیر اصلی پرسشنامه بهدستآمده) رابطه معنیداری داشتهاند. همچنین نتایج نشانمیدهد، شهر جدید اندیشه درزمینهی همبستگی و تعامل اجتماعی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. درزمینهی خوانایی و وضوح معابر و تقاطعها در شهر ویژگی خاصی برای ساکنین وجود ندارند. در رابطه با تعاملات اجتماعی، شاخص تعامل با همسایگان ملاک بررسی بوده؛ در زمینهی تمایل پاسخدهندگان برای ترک شهر، نیمی از مشارکتکنندگان، پاسخ منفی دادهاند و بنابراین بهنظر میرسد شهر اندیشه توانسته است تعلق مکانیِ حداقلی را برای ساکنین خود ایجاد نماید.
This study explores the belonging to a place in the new town of Andisheh after three decades. This town has gained a higher population among four new towns around Tehran, which was a reason why it was selected as a case for the study.The methodology of this study is based on inquiry, and 385 questionnaires were randomly distributed and completed on working days in public spaces of the area such as in parks, at doors, and in local stores. The analyses were performed based on expert opinions, and the questionnaires were quantitatively analyzed by using SPSS software. The correlation analysis method indicated that there is a significant relationship between objective and objective factors on the one hand, and belonging to a place on the other hand, and many of the indexes had significant relationships with spatial attraction (a combined variable of the questionnaire’s three main variables). Further, they showed that the new town of Andisheh has an improper position in terms of correlation and social interaction. In the readability and clarity of passages and intersections of the town, there were no specific features for the residents. Furthermore, the index of neighbor interaction was investigated for social interactions. However, half of the participants stated that they were not willing to leave the town.
خلاصه ماشینی:
شناسایی عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی ساکنین شهرهای جدید با تأکید بر مدلهای مکان و ارزیابی آن در شهر جدید اندیشه مریم محمدی * ، مرتضی رفیعی بالان ** 1 تاریخ دریافت :١٣٩٩/٧/٥ تاریخ پذیرش :١٤٠٠/٥/١٧ چکیده هویت شهری یکی از چالش های مهم شهرهای جدید بوده و هست .
با توضیحات بیانشده، این پژوهش به دنبال پاسخ به پرسش های زیر است : -چه عواملی در ارتقاء یا کاهش تعلق مکانی در شهرهای جدید تأثیر دارند؟ -شهر جدید اندیشه ، باسابقۀ حدود سه دهه تا چه حد توانسته است در ایجاد تعلق مکانی موفق باشد؟ ٢- مبانی نظری و مروری بر مطالعات گذشته ٢-١- مطالعات پیشین از نیمه قرن ٢٠ هم زمان با شروع شهرسازی مدرن، پژوهش های مربوط به موضوع هویت شهری شروع شد که اولین پژوهش و نقد مؤثر کتاب معروف مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی جین جیکوبز (١٩٦١) بود.
وارثی و همکاران (١٣٩٠) بررسی تعلق مکانی در شهر جدید فولادشهر انجام دادند که به صورت کلی مطالعات این پژوهش نشان داد که به علت کیفیت فضاهای بناشده در محلات قدیمی فولادشهر، احساس هویت ساکنین در این محلات نسبت به محلات جدید پررنگ تر بوده و همچنین در میان ساکنین نوعی تمایل به سکونت در محلات قدیمی فولادشهر به چشم میخورد.
مشکینی و همکاران (١٣٩٣)، با بررسی تعلق مکانی در شهر جدید هشتگرد، گزارش کردهاند که بین چهار متغیر پژوهش با تعلق مکانی، رابطۀ معناداری وجود داشته و جهت رابطه نیز به صورت مستقیم و مثبت است .