چکیده:
منطقه غرب آسیا به سبب ظرفیتهای بالای ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، همواره موردتوجه و محل مداخله قدرتهای جهانی و فرامنطقهای بوده و بخش قابلتوجهی از ساختار امنیتی این منطقه و تحول در آن نیز به نحوه ورود و خروج و نوع کنش و راهبرد قدرتهای فرامنطقهای در قبال آن بستگی دارد. ایالاتمتحده آمریکا پس از جنگ دوم جهانی همواره مهمترین قدرت فرامنطقهای و تاثیرگزار در منطقه غرب آسیا بوده است. این کشور همواره متناسب با تغییر و تحولات سیاست و قدرت در منطقه به ارائه رویکردهای منفعت محور در سیاست خارجی خود مبادرت نموده است. متعاقب تحولات در سال 2011 در غرب آسیا، رویکرد سیاست خارجی دولتهای آمریکا، بهعنوان بزرگترین قدرت فرامنطقهای مداخلهگر، از تغییرات اساسی تر نسبت به گذشته برخوردار گشته و به نظر میرسد رهبران این کشور بدنبال ارائه متدولوژی جدیدی از حضور منطقهای ایالاتمتحده در غرب آسیا میباشند. با توجه به اهمیت نقش این کشور در معادلات جهانی و بخصوص معادلات منطقه غرب آسیا، این مقاله درصد است با رویکردی توصیفی– تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری موازنه منافع رندال شولر به این سئوال مهم پاسخ دهد که دلایل و زمینههای تغییر در متدولوژی حضور ایالاتمتحده آمریکا در غرب آسیا چیست
Due to its high geopolitical and geostrategic capacities, the West Asian region has always been considered and intervened by global and trans-regional powers, and a significant part of the security structure of this region and its transformation also depends on the entry and exit and the type of action and strategy of trans-regional powers. has it. The United States has always been the most important and influential trans-regional power in West Asia since World War II. The country has always offered interest-based approaches in its foreign policy in line with the changes in politics and power in the region. Following the developments in West Asia in 2011, the foreign policy approach of US governments, as the largest intervening trans-regional power, has undergone more fundamental changes than in the past, and US leaders appear to be seeking a new methodology for US presence in West Asia. Given the importance of the country's role in the global equations, especially the equations of the West Asian region, this article is a percentage with a descriptive-analytical approach and using the theoretical framework of Randall Schuller's balance of interests to answer the important question What is the United States of America in West Asia?
خلاصه ماشینی:
با توجه به اهميت نقش اين کشور در معادلات جهاني و بخصوص معادلات منطقه غرب آسيا، اين مقاله درصد است با رويکردي توصيفي– تحليلي و با استفاده از چارچوب نظري موازنه منافع رندال شولر به اين سؤال مهم پاسخ دهد که دلايل و زمينه هاي تغيير در متدولوژي حضور ايالات متحده آمريکا در غرب آسيا چيست .
با توجه به يافته اين پژوهش ، رويکرد سياست خارجي رهبران آمريکا در خاورميانه متأثر از ملاحظات داخلي و ساختاري به طور هم زمان به سمت ايجاد موازنه در قالب موازنه منافع و توسعه نظام امنيتي متمايل به غرب در خليج فارس از طريق تغيير در نوع متدولوژي حضور از حالت مواجهه مستقيم به مواجهۀ غيرمستقيم در حال پيش رفتن است .
شاه بهرامي و همکاران (١٣٩٨) «بررسي تطبيقي راهبرد دولت اوباما و ترامپ در قبال خاورميانه » نويسندگان در اين مقاله به اين موضع پرداخته اند که سياست و رويکرد اوباما به جهت در نظر گرفتن منافع ملي آمريکا بجاي خاورميانه به حوزه هاي چون انرژي نفت شل و مهار چين و توجه به ايران متمرکز شد که موجب واگرايي معنادار خاورميانه با ايالات متحده آمريکا گرديد.
در اين ميان دولت ها در آمريکا از سال ٢٠١١ به بعد که با روي کار آمدن اوباما و ترامپ همراه بوده متأثر از همين محدوديت ها تلاش نموده اند سياست خارجي خاورميانه اي خود را که مبتني بر منافع آمريکا است به گونه اي ترسيم نمايند که بتواند کمترين هزينه و بيشترين منافع را براي ايالات متحده آمريکا به همراه داشته باشد.
com/no-trump-is-not-like-obama-on-middle-east-policy-109223 Heuven M, V.
key words: United States of America, West of Asia, Middle East, Foreign policy, Randall Schweller 1 .