چکیده:
در مقالۀ حاضر آراء میشل فوکو دربارۀ انقلاب اسلامی ایران بازخوانی شده است و سپس چالشهای دولتسازی در جامعۀ پساانقلابی ایران با تکیه بر تحلیل فوکو از دولت مدرن با روش تحلیل مفهومی موردنقد و بررسی قرار گرفته است. فوکو انقلاب اسلامی ایران را تجلی ارادۀ جمعی ایرانیان برای مقاومت در برابر سلطه و رسیدن به رهایی میدید. بهعقیدۀ فوکو ایرانیان میخواستند به کمک اسلام شیعی مسیر جدیدی در تاریخ باز کنند و تجربۀ زندگی و هویت خود را دگرگون کنند. از طرف دیگر، دولت مدرن مبتنیبر اصل مصلحت دولت شکل گرفته است که با حکومتمندی و زیستسیاست پیوند خورده است و تحکیم و توسعۀ قدرت دولت را مقدم بر هر امر دیگری میداند. مصلحت دولت ایجاب میکند که دولت با کمک ضوابط حقوقی، تکنولوژیهای امنیتی و تکنولوژیهای انضباطی به نظارت، کنترل، بههنجارسازی و تنبیه مردم بپردازد. ازاینرو، رابطۀ بین انقلاب و دولت مورد، رابطهای مسئلهدار خواهد بود.
بین انقلابیگری و دولتسازی شکافی پرنشدنی وجود دارد. دولتسازی در جامعۀ پساانقلابی الزاما بر مبنای آرمانهای انقلاب پیش نخواهد رفت و همواره بین مصلحت دولت و آزادی و عدالتی که در انقلاب مطالبه میشده، تنش وجود دارد.
In this article, Michel Foucault's views on the Islamic Revolution of Iran are reviewed read and then the challenges of state-building in post-revolutionary Iranian society based on Foucault's analysis of the modern state are reviewed by conceptual analysis.According to Foucault, the Islamic Revolution of Iran was the manifestation of the collective will of Iranians to resist domination and achieve liberation. Foucault believed that Iranians were trying to open a new path in history and to change their life experience and identity with the help of Shiite Islam. On the other hand, the modern state is based on the principle of state expediency which is related to the concept of governance and politics. According to this principle, consolidation and development of state power is preferred to all other things. state expediency requires that the state monitor, control, regulate and punish people through legal orders, security and disciplinary technologies. Thus the relationship between the revolution and the modern state is problematic. State-building in a post-revolutionary society will not necessarily be based on the ideals of the revolution, and there is always a tension between the interests of the state and the freedom and justice promised in the revolution
خلاصه ماشینی:
ميشل فوکو، انقلاب اسلامي ايران ، معنويت سياسي، دولت مدرن ، مصلحت دولت ، زيست سياست ، حکومت مندي مقدمه و بيان مسئله ميشل فوکو يکي از متفکران خلاق و اثرگذار فرانسوي در قرن بيستم است .
باتوجه به اين امر بررسي آراء و ديدگاه هاي فوکو دربارة انقلاب اسلامي و نسبت آن با سازوکارهاي قدرت در دولت مدرن اهميت مي يابد.
بر اين اساس مي توان گفت که فوکو در انقلاب اسلامي ايران لحظۀ مقاومت در برابر زمان حال و نه گفتن به قدرت حاکم و جست وجوي عالمي جديد و بديع را مي ديد و ازاين رو به همدلي و همراهي با آن پرداخت .
انقلاب اسلامي ايران از ديد فوکو نداي اين مردم سرکوب شده و طردشده بود که اينک خود را در پيوند با ايده هاي بديع مييافتند.
بر اين اساس انقلاب اسلامي ايران يک ضدرفتار بود که در نقطۀ مقابل قدرت دولت قرار داشت .
فوکو نه تنها انقلاب اسلامي ايران را ارتجاعي و کهنه گرا نميداند، بلکه معتقد است که «شايد اين نخستين قيام بزرگ بر ضد نظام هاي جهاني باشد، مدرن ترين و ديوانه وارترين صورت شورش » که ميخواهد «همۀ ما» را از شر «بار نظم جهاني» خلاص کند (همان : ٦٥).
به عقيدة فوکو يکي از ويژگيهاي ماهوي انقلاب اسلامي ايران اين است که «اين رويداد انقلابي اراده اي مطلقاً جمعي را نمايان ميکند» (همان : ٥٧).
B. (2005) Foucault and the Iranian revolution: Gender and the seductions of Islamism, Chicago: The University of Chicago Press.
(2016) Foucault in Iran: Islamic revolution after the Enlightenment, Minneapolis: University of Minnesota Press.