چکیده:
یکی ازمقولات مهم موردبحث ومناقشه درجامعه ایران، دین وسیاست وچگونگی رابطه میان آنهاست.اززمان پیدایش نخستین حکومت درایران توسط سلسله هخامنشی، کارکرد دین در مشروعیت سازی حکومت یاایجادهمبستگی ملی و درنهایت شکل دهی به باورهای سیاسی ملت محدود والبته غیررسمی بودوجزیی از فرهنگ قلمدادمی شد.این روندتازمان ساسانیان که به تدریج رابطه دین وسیاست به شرایط سیاسی وقت تحول می یابدتداوم داشت.دردوره ساسانی وروددین به ساختاررسمی سیاست سبب پیدایش طبقه روحانیون که به طوررسمی درشکل گیری ساختارهای رسمی حکومت موثربوده است منتهی می گردد.مشی حکومت هم نزدیکی به دین وارتباط باآن است.برهمین اساس چگونگی رسمیت یافتن دین ومتمرکزشدن قدرت مسئله اصلی این پژوهش راتشکیل می دهد. این نوشتار بر این باور است که چالشهای عمده داخلی همانند جنبش اجتماعی-ایدئولوژیک مانی وچالشهای خارجی حادث شده بر امپراطوری نوبنیان ساسانی ازجمله حفظ تمامیت ارضی قلمرو امپراطوری و پیوستگی ملل گوناگون با ادیان خاص خود و البته نامتجانس باحکومت ساسانی ،وازسوی دیگرگسترش و نفوذ دو رقیب قدرتمند ساسانی درجوارمرزهای شرقی و غربی (بوداومسیحیت)که هردومتکی بردین وفرهنگی ویژه خود بودند سبب شدند تاسیاست به سمت متمرکزشدن ودین به سوی رسمیت یافتن درساختارسیاست پیش رود. برای پاسخ به دغدغه اصلی این پژوهش ازروش تاریخی بهره برده شده است.یافته های پژوهش مبین تأییدفرض اصلی پژوهش مبنی برتأثیرچالشهای عمده داخلی و چالش های خارجی برتمرکزیافتن قدرت وسیاست وهمچنین رسمیت یافتن دین درسیاست گردیدند.
the development of Relation between Religion and Politics in Ancient Iran, the Case study ofthe Sassanid EraAnahita, motazed''Ali, fallahnejad''Dariush, Rahmati'abstract:One of the & challengeable topics in Iran is the relation of religion and politics. From the emerging of the first government in Iran by Achaemenians dynasty, the function of religion was informal both in legalizing government or making national unity and forming political believes of nation as a part of culture. The procedure endured till the Sassanid era and forming religion in the formal structure of politics caused appearing the clergy class in government.The policy of government was, getting close to religion and it's relation to it. According to how to formalizing and concentrating the power of main issue formed this writing is based on beliefs. Challenges mainly such ideological and internal challenges and external challenges occurred on Sassanid empire including maintaining empire realm and uniting different nation's with their own especial religion and surrounding by powerful neighbor with their own especial culture all and all caused that religion went through the structure of the government. Keyword ": concentration of Power, po
خلاصه ماشینی:
اين نوشتار بر اين باور است که چالش هاي عمده داخلي همانند جنبش اجتماعي - ايدئولوژيک ماني و چالش هاي خارجي حادث شده بر امپراطوري نوبنيان ساساني ازجمله حفظ تماميت ارضي قلمرو امپراطوري و پيوستگي ملل گوناگون با اديان خاص خود و البته نامتجانس باحکومت ساساني ، و از سوي ديگرگسترش و نفوذ دو رقيب قدرتمند ساساني درجوار مرزهاي شرقي و غربي (بودا و مسيحيت )که هردو متکي بردين و فرهنگي ويژه خود بودند سبب شدند تا سياست به سمت متمرکزشدن ودين به سوي رسميت يافتن در ساختار سياست پيش رود.
در زمان انوشيروان تحت نام خداي نامه است (٢٠٠٩,Daryaee) براساس توضيحات فوق ، چگونگي رسميت يافتن دين در ساختار سياسي و متمرکز شدن قدرت سياسي ، به عنوان وجه مشخصه دوره ساساني مسأله اصلي اين پژوهش را تشکيل مي دهد، امري که در استمرار انديشه ي «خاستگاه الهي قدرت » يا «مشروعيت آسماني شاه » به خوبي متجلي گرديد و تداوم يافت .
- توفيق حسيني در اثر«کرتير و سياست ديني در اوايل دوره ساسانيان » ارتباط دين و سياست بعنوان عامل وحدت و يکپارچگي ايران قلمدادشده و پايه گذار اين قرابت دين و سياست به نحو بارزي مديون نقش وکارکرد يکي از با نفوذترين موبدان تاريخ ايرن يعني کرتيراست که نه تنها يک رهبر ديني مذهبي بود بلکه عامل اصلي سياست هاي مذهبي دولت ساساني نظرات خود را درسياست هاي جاري جامعه اعمال مي نمود.