چکیده:
علل و عوامل پیروزی در جنگ ۳۳ روزه رژیم غاصب صهیونیستی علیه مقاومت حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۹
میلادی با برخورداری از پیچیدگیهای داخلی, منطقهای و بینالمللی کانون توجه جهانی بوده است. در این مقاله با
استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانهای» با هدف بررسی علل و عوامل پیروزی
حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۹ میلادی بر اساس مدل مدیریت بحران مایکل برچر و با بهرهگیری از
مولفههای چهارگانه این مدل (با تاکید برمرحله سوم این مدل) تجزیه و تحلیل شده است. نتیجة این تحقیق حاکی
از آن است که شیوه جنگ نامتقارن مهمترین علل و عوامل پیروزی حزبالله لبنان در جنگ ۲۳روزه بود. حزبالله
لبنان با ترکیب روشهای خطاقانه و مهارتهای خود در این جنگ با وجود برتریهای تسلیحاتی و تجهیزات
نظامی پیشرفته» ارتش رژیم غاصب صهیوئیستی را به شکست کشاند و آنها را به تغییر دکترین نظامی خود در برابر
حزبالله لبنان وادار کرد.
Israel's 33-day war against Hezbollah in 2006 from its earliest days, Not only did it intensify the conflict inside Lebanon between the forces for and against Hezbollah,but also a field for the conflicting interests of different countries. This war has been the focus of global attention due to its internal, regional and international complexities. The main question is: what are the Causes and the factors of Hezbollah victory in the 33-day war?In this article, uses descriptive-analytical method and library information collection method by examining the truth and factorsof Hezbollah victory in the 33-day war in 2006 based on Michael Bercher's crisis management model and using components The quadruple of this model (with emphasis on the third stage) has analyzed the desired data.The results of this article show that Israel,the full assistance of the United States and international nstitutions, pursues material and spiritual goals such as the disarmament of Hezbollah; the dissolution of Hezbollah and its complete domination of Lebanon and establishment of a like-minded government in Lebanon to advance the new US Middle East plan,The most important factor in Hezbollah Lebanon's victory in the 33-day war, according to the third phase of Michael Bercher's model, was the innovation of the asymmetric method of warfare, which prevented Israel from achieving its goals.
خلاصه ماشینی:
علل و عوامل پیروزی حزب الله در جنگ ٣٣روزه رحمت ابراهیمی ١، رضا جلالی ٢، محمد سهرابی ٣، محمدرحیم عیوضی 4 تاریخ دریافت : ١٤٠٠/٠٢/٢٢ تاریخ پذیرش : ١٤٠٠/٠٦/٠٢ چکیده : علل و عوامل پیروزی در جنگ ٣٣ روزه رژیم غاصب صهیونیستی علیه مقاومت حزب الله لبنان در سال ٢٠٠٦ میلادی با برخورداری از پیچیدگیهای داخلی، منطقه ای و بین المللی کانون توجه جهانی بوده است .
در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، با هدف بررسی علل و عوامل پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ٣٣ روزه سال ٢٠٠٦ میلادی بر اساس مدل مدیریت بحران مایکل برچر و با بهره گیری از مؤلفه های چهارگانه این مدل (با تأکید برمرحله سوم این مدل ) تجزیه و تحلیل شده است .
52 در این نوشتار، با استفاده از چارچوب نظری مدل تحلیل مایکل برچر، در چهار مرحله ، علـل پیـدایش «سابقه دشمنی »، علل گسترش «لبنان نقطه آغازین طرح منطقه جنوب غرب آسیا جدید»، علـل کـاهش «علل و عوامل پیروزی حزب الله و کاهش بحران » و تاثیرات «پیامدها» جنگ ٣٣روزه بررسی میشود.
بـر ایـن اساس ، ٢٦ دقیقه بعد (ساعت ٩:٣١) از عملیات موفقِ اسیرگیری الوعدالصادق حزب الله در ١٢جولـای ٢٠٠٦، فرماندهی ارتش صهیونیستی دستور حمله به لبنان برای آزادکردن این دو سرباز خـود را صـادر کرد (بزی، ٣٩٠:١٣٩٨ و الخادم ، ٣٧:١٣٩٠) و به لبنان اعلام جنگ داد.
الحافظ ، زیاد (١٣٨٩)، پیامدهای جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان ، ترجمه صغری روستایی، تهران : نشر اندیشه سازان نور.