چکیده:
هنر مدرن و هنر معاصر مفهوم بازنمایی را، که حدود دو هزارسال بر تاریخ فلسفة هنر سیطره داشت، مورد نقد قرار داده است. بر این اساس دیگر تلقی کلاسیک از بازنمایی قادر به تحلیل نمونههای هنری جدیدی نبود که از هنگام شکلگیری هنر مدرن پدید آمده بودند. آرتور دانتو یکی از فیلسوفان هنر قرن بیستم است که به ویژه با توجه به هنر معاصر به ارزیابی مجدد نظریة "بازنمایی" پرداخته است. دانتو معتقد است که هنر امروز، شاهد ظهور ابژههای واقعی[1] در آثار هنری است و دیگر هنر صرفاً بازنمایی واقعیت نیست بلکه ابژههای واقعی خود تبدیل به اثر هنری شدهاند. وی آثار هنری را بیانهای نمادینی میداند که خود را تجسم میبخشند. مقاله حاضر تلاشی است برای تبیین دریافت دانتو از مفهوم هنر به منزلة بازنمایی که با تکیه بر کتاب استحالة شئ معمولی (1981)، فراسوی جعبه های بریلو (1992) و آنچه هنر است (2013) صورت گرفته است. در این مقاله به تحلیل چرایی طرح این نظریه از سوی دانتو اشاره میشود که او چگونه تفسیری دیگر از مفهوم بازنمایی را طرح کرد و آن مفهوم را متمایز از تلقی کلاسیک آن توضیح داد. اهمیت تلقی دانتو در این خصوص بررسی نمونههای هنر معاصر براساس تفسیر تازهای است که از مفهوم بازنمایی در هنر طرح میکند. همچنین در این مقاله به مطالعه موردی در خصوص هنرمند معاصرجف کونز نیز اشاره شده است. [1]. Real object
The development of modern art and contemporary art criticized the concept of representation, which dominated art philosophy for nearly two millennia. Accordingly, the classical conception of representation was no longer able to analyze the new artifacts that emerged from the formation of modern art. Arthur Danto is among the twentieth-century art philosophers reevaluated "representation" taking into account contemporary art. The current paper aims at explaining Danto's conception of art as a representation based on the book “The Transfiguration of the Commonplace”. Danto believes that in today's art we see the emergence of real objects in artworks and other art is no longer merely the representation of reality but the real objects themselves that have become artworks. He views artworks as symbolic expressions that embody themselves. Thus, the current paper explains why Danto proposed this theory and stating how he devised another interpretation of the concept of representation and explained that concept distinct from its classical conception. The importance of Danto's view in this regard is to examine contemporary art samples based on a new interpretation of the concept. The importance of Danto's view in this regard is to examine contemporary art samples based on a new interpretation of the concept. This article also mentions a case study of contemporary artist Jeff Koons.
خلاصه ماشینی:
بازنمايي به منزلۀ "معناي مجسم " از ديدگاه آرتور دانتو (مطالعه موردي آثار جف کونز) سميه نصري دانشجوي دکتري فلسفۀ هنر دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال ، تهران ، ايران علي مرادخاني دانشيار فلسفه ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال ، تهران ، ايران چکيده هنر مدرن و هنر معاصر مفهوم بازنمايي را، که حدود دو هزارسال بر تاريخ فلسفۀ هنر سيطره داشت ، مورد نقد قرار داده است .
دانتو معتقد است که هنر امروز، شاهد ظهور ابژه هاي واقعي ١ در آثار هنري است و ديگر هنر صرفا بازنمايي واقعيت نيست بلکه ابژه هاي واقعي خود تبديل به اثر هنري شده اند.
پس از مشـــخص شدن دليل بازگشت دانتو به تعريف مفهوم هنر در دورة معاصر لازم است بدانيم وي از نظريۀ بازنمايي به منزلۀ معناي مجســـم چه اهدافي را مدنظر قرار ميدهد؟ همچنين اين مســـئله چه ارتباطي با مرزبندي بين آثار هنري و شـــئ عادي دارد؟ و موارد اين ديدگاه چيست ؟ بررسي چگونگي تبيين اين نظريه از سوي دانتو در مقالۀ حاضر به ويژه بر اساس کتاب اســتحالۀ شــئ معمولي١ و ديگر آثارش ، به جايگاه اين مســئله در انديشــۀ دانتو نظر دارد.
معيار تشخيص هنر از غيرهنر از نظر دانتو که در اين مقاله مطرح ميشود چيست ؟ وي مفهوم "عالم هنر" را به مثابۀ يک شرط لازم براي هنر معرفي ميکند مثال هاي متعددي ميزند تا نشـــان دهد که هنر به واســـطۀ تعريف ، مشخص نمي شود بلکه نياز به چيز ديگرياست تا هنري بودن آن را تعيين کند.