چکیده:
مصرف انرژی در جهان به دلیل تمایل به رشد اقتصادی رو به افزایش است و در نتیجه انتشار گازهای گلخانهای به ویژه دیاکسیدکربن که اثرات مخرب زیست محیطی دارد در اثر مصرف سوختهای فسیلی میتواند روندی فزاینده داشته باشد. مطالعه حاضر در پی یافتن تاثیر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر (تولید برق نیروگاهی از منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر) بر آلودگی هوا با توجه به نقش تعدیلی رشد اقتصادی است. بنابراین، با استفاده از دادههای سری زمانی سالهای 1369 تا 1396 در ایران و با مدل گشتاورهای تعمیم یافته و لحاظ برخی متغیرهای کنترلی مانند ضریب کارایی انرژی و میزان شهرنشینی، فرضیههای مورد نظر آزمون شد. یافتهها حاکی از تاثیر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کاهش انتشار دیاکسیدکربن با ضریب 145/1- در سطح معنیداری 10 درصد و تاثیر مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر در افزایش انتشار دیاکسید کربن با ضریب 605/0 در سطح معنیداری 5 درصد است. همچنین نقش رشد اقتصادی بهعنوان متغیر تعدیلگر بر رابطه بین مصرف انرژیهای تجدیدپذیر با انتشار دیاکسید کربن با ضریب 425/0 مثبت و بر رابطه بین مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر با انتشار دیاکسیدکربن 024/0- و در سطح 5 درصد معنیدار است. نتایج تحقیق نشان میدهد توسعه سرمایهگذاری و افزایش سهم سبد بخش انرژیهای تجدیدپذیر در کشور به همراه بهبود بهرهوری انرژی و سطح تکنولوژی میتواند در کاهش آلودگی هوا موثر باشد.
Energy consumption in the world is increasing for economic growth, and as a result of the emission of greenhouse gases, especially carbon dioxide, which has destructive environmental effects, the consumption of fossil fuels has an increasing trend. Present study tries to find the effect of renewable and non-renewable energy consumption on air pollution with respect to the moderating role of economic growth, utilizing the data of time series from 1990 to 2017 in Iran and with the generalized method of moments and in terms of some control variables such as energy efficiency coefficient and urbanization, the hypotheses were tested. Findings indicate that, the effect of renewable energy consumption in reducing carbon dioxide emissions (negative coefficient at a significant level of 10%) and the effect of non-renewable energy consumption in increasing carbon dioxide emissions (positive coefficient at a significant level of 5%). Also, the role of economic growth as a moderating variable on the relationship between renewable energy consumption and carbon dioxide emissions is positive and on the relationship between non-renewable energy consumption and carbon dioxide emissions is negative and significant. Developing investment and increasing the share of the renewable energy sector in the country along with improving energy efficiency and technology level can be effective in reducing air pollution.
خلاصه ماشینی:
بررسي تاثير انرژيهاي تجديد پذير و تجديدناپذير بر آلودگي هوا در ايران با توجه به نقش تعديلي رشد اقتصادي صادق بافنده ايمان دوست دانشيار گروه اقتصاد، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران محمد لشکري دانشيار گروه اقتصاد، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران احسان سياح زاده کاخکي کارشناس ارشد اقتصاد انرژي، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران چکيده مصرف انرژي در جهان به دليل تمايل به رشد اقتصادي رو به افزايش است و در نتيجه انتشار گازهاي گلخانه اي به ويژه دياکسيدکربن که اثرات مخرب زيست محيطي دارد در اثر مصرف سوخت هاي فسيلي ميتواند روندي فزاينده داشته باشد.
(Brookes, 2000) با نگاهي به اهميت اين تحولات ، جهت ايجاد سرعت مناسب سرمايه گذاري در انرژيهاي تجديدپذير در ايران (با توجه به اينکه در حال حاضر بدون احتساب نيروگاه هاي برق آبي و با وجود ظرفيت هاي طبيعي در کشور، حدود يک درصد انرژي برق توليدي کشور از طريق انرژيهاي تجديدپذير توليد ميشود در حاليکه مقرر بوده در سند چشم انداز توسعه کشور به حدود ١٠ درصد برسد)، قوانين و مقررات متعددي در زمينه توسعه انرژيهاي تجديدپذير و کاهش وابستگي اقتصاد کشور به سوخت هاي فسيلي و کاهش انتشار گازهاي گلخانه اي در دستورکار دستگاه هاي متولي قرار داده شده است که عبارتند از: بند ١٣ سياست هاي کلي برنامه پنج ساله ششم توسعه مبني بر افزايش سهم انرژيهاي تجديدپذير و نوين تصويب سند ملي راهبرد انرژي کشور (مصوب هيئت وزيران ١٣٩٦/٤/٢٨) بند ٧ سياست هاي کلي در زمينه اصلاح الگوي مصرف انرژي (مصوب ١٣٨٧/١٠/٢١) تدوين سياست هاي کلي محيط زيست (مصوب ١٣٩٤/٨/٢٦) قانون اصلاح الگوي مصرف انرژي (مصوب ١٣٩٠/١/٢١) گسترش اقتصاد سبز از طريق استفاده از انرژيهاي پاک، ايجاد صنايع کم کربن ، محصولات کشاورزي سالم و ارگانيک و مديريت پسماندها و پساب ها با بهره گيري از ظرفيت ها و توانمنديهاي اقتصادي، اجتماعي، طبيعي و زيست محيطي.