چکیده:
این پژوهش در پی آن است که چگونگی تولید و زایش معنا در رمان «حارس التبغ» اثر علی بدر را به عنوان یک متن معنادار تحلیل کند. برای رسیدن به این هدف، باید با تحلیل ساختار روایی این روایت، از لایه سطحی متن عبور کرده و به لایههای عمیق برسیم تا بتوانیم علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شدهاند پیدا کنیم. زیرا این ساختارهای درونی علاوه بر اینکه دارای دلالت معنایی هستند، در حال تولید کردن معنا هم هستند. میخواهیم بدانیم چرا شخصیت اصلی چندین بار تغییر هویت داده است و آیا در این رمان، اندیشه با ساختار روایت ارتباط دارد؟ با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی لایههای سطحی و ژرف این روایت، ارتباط ظریف و مستقیم بین اندیشۀ نویسنده و ساختارهای روایی این رمان مشخص میگردد. در اندیشه علی بدر ترس و نگرانی ناشی از بیثباتی عراق، دارای اهمیت بسیار زیادی است و این ترس و نگرانی در شخصیت یوسف سامی صالح (همان حیدر سلمان، کمال مدحت) در ارتباط با خود، با دیگران و با جهان نمایان شده است و بدترین ترس و نگرانی، نگرانی از مرگ است. همچنین میتوان ادعا کرد که «این اثر زیباست». زیرا زیبایی بر پایه تناسب است و تناسب، منطقی خاص دارد و منطق منسجم سه پاره ابتدایی، میانی و انتهایی بر رمان حاکم است.
This research seeks to analyze the production and birth of meaning in the novel "The Tobacco Keeper"(Hars al-Tabagh) by Ali Badr as a meaningful text. To achieve this goal, we must analyze the narrative structure of this story, go through the superficial layer of the text and reach the deeper layers so that, in addition to the superficial structures of meaning, we can find the structures that are in the depth of the text. Because these internal structures, in addition to having a semantic connotation, also produce meaning. We want to know why the initial position of the narrative plot, "The Tobacco Keeper", began with the act of death? Is there a change in the main character by comparing the beginning and end of the narrative? Has there been a change in the structure of the narrative? Was there a movement in the novel "The Tobacco Keeper"? In the middle of the story we see the main character changing her identity several times. Why? Is there a relationship between thought and narrative structure? The study of the superficial layers of this novel reveals a precise and direct connection between the author's thought and the narrative structures of this novel. The fear and anxiety caused by the instability of Iraq is very important in the thought of Ali Badr, and this fear and anxiety is reflected in the personality of Youssef Sami Saleh (Haider Salman, Kamal Medhat) in his relationship with himself, others and the world. And the worst fear and anxiety is the fear of death.
خلاصه ماشینی:
آنگاه ، ميخواهيم بـدانيم کـه چـرا ابتـداي روايت «حارس التبغ » با کنش مرگ ، آغاز ميشود؟ ميخـواهيم بـدانيم چـرا صـحنه ي مـرگ کمـال مـدحت در وضـعيت ابتـدايي پيرنـگ روايـت آمـده اسـت ؟ (فـرض :يـک موزيسين يهودي -عراقي ، براي زندگي کردن در عراق چند بار مجبور به تغييـر هويـت شده، اما در نهايت محکوم به مرگ مجاني ميگردد.
تحقيق هاي انجام شـده در زبـان عربـي ، نيـز از قـرار زيـر است که در هيچکدام از ايـن مقـالات ، بررسـي سـير زايـش معنـا و ژرف سـاخت روايـي «حارس التبغ »، صورت نگرفته است : «تشظي الهويه في روايه حارس التبغ للروائي علي بدر»(٢٠١٩)، مقالـه اي از سـحر ريسان حسـين در مجلـه آداب الرافـدين دانشـگاه موصـل اسـت کـه در مـورد مفهـوم فلسفي هويت و مظاهر متلاشي شدن هويت در رمان «حارس التبغ »، سخن رانده و به اين نتيجه رسيده است که شخصيت اصلي براي رهايي از سنگيني هويت هـا و تبـديل شدن به انسان آزاد بدونقناع ، بدون لباس و بدون دين ، موسيقي را برگزيده است .
خبري که در تودي نيوز منتشـر شـده ايـن اسـت کـه جسـد موسيقيدان عراقي کمال مدحت پس از يک ماه از ربوده شدن وي به دسـت گروهـي مسلح در حوالي خانه اش در شهر منصور، در پل الجمهوريه کنار رود دجلـه بـه سـمت رصافه ، پيدا شده است (بدر، ٢٠٠٩: ٩).
زير موقعيت هاي روايي اين روايت را مشاهده ميکنيم : (به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطور که در الگـوي بـالا مشـاهده ميشـود، کسـي کـه عمـل روايـت را انجـام ميدهد علي بدر نيست ، بلکه روزنامه نگار تودي نيوز است کـه خـود کنشـگر اسـت .