چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی بود. روش شناسی: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال شهرتهران بودند. روش نمونهگیری پژوهش حاضر، نمونهگیری در دسترس بود. انتخاب نمونه از میان تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال مراجعهکننده به خانههای سلامت شهرداری تهران در مناطق 3، 5، 14 و 20 در ماههای مهر و آبان 1396 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی والدینی (PSAM) دومکا بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار spss بهره گرفته شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر افزایش خودکارآمدی والدینی تاثیر معناداری داشت (001/0>P). مقدار اتای محاسبه شده نشان داد که 23 درصد از تغییرات خودکارآمدی والدینی مربوط به عامل آموزش بود. نتیجهگیری: برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی موثر میباشد.
Purpose: The purpose of the present study was to formulate and evaluate the effectiveness of parenting education program with emphasis on choice theory on increasing parental self-efficacy. Methodology: The research method was semi-experimental with pretest-posttest with control group. Statistical population included all mothers with children under six years of age in Tehran. The sampling method of this study was available sampling. The sample was selected from all mothers with children under six years of age referring to Tehran health centers in districts 3, 5, 14 and 20 in October and November of this year. The tool used in this study was the Domka Parental Self-Efficacy Questionnaire (PSAM). The data were analyzed using covariance analysis at the significant level of 0.05 and spss software. Findings: Findings showed that parenting education had a significant effect on increasing parental self-efficacy with emphasis on choice theory (P Conclusion: Parenting curriculum is effective on increasing parental self-efficacy with emphasis on choice theory.
خلاصه ماشینی:
اما در اينجا به پژوهش هاي مشابهي از قبيل حاجب و همکاران (٢٠٠١؛ به نقل از طالعي، ١٣٩٠) که نشان دادند روش آموزش فرزندپروري مثبت ، موجب افزايش احساس خودکارآمدي مادران شده است ، پژوهش راجرز و همکاران 3 1 Coleman & Karraker 2 Fossum et al 3 Rogers et al (٢٠٠٣) که بيانگر آن است که برنامه سرويس تلفني فرزندپروري مثبت ، علاوه بر کاهش مشکلات رفتاري فرزندان ، بر کاهش سبک هاي فرزندپروري ناکارآمد در والدين ، افزايش خودکارآمدي والدگري و رضايت والديني شده است ، گروس و همکاران (٢٠٠٣؛ به نقل از بوندي و ماش ،١ ١٩٩٩) که نشان دادند که والديني که از آموزش شيوه هاي فرزندپروري استفاده ميکنند، خودکارآمدي بالاتري داشتند، امينايي و همکاران (١٣٩٤) که در مورد شيوه هاي فرزندپروري و افزايش خودکارآمدي در مادران فرزندان دارا يا بدون نشانه هاي اضطرابي پژوهش کردند، دهقان منشادي و همکاران (١٣٩٥) که به بررسي اثربخشي آموزش مهارت هاي فرزندپروري مثبت بر خودکارآمدي والدگري پرداختند، حاجي غلامي يزدي و علاقبند (١٣٩٢) که تاثير آموزش مهارت فرزندپروري را بر باورهاي خودکارآمد والدين مورد بررسي قرار دادند، توزنده جاني و همکاران (١٣٩٠) که به بررسي اثربخشي شيوه هاي فرزندپروري بر خودکارآمدي دانشجويان پرداختند، مهاجري و همکاران (١٣٩٢) که اثربخشي درمان تعامل والد-کودک بر خودکارآمدي والدگري مادران در کودکان دچار درخودماندگي با کنش وري بالا را بررسي کردند، رضايي و همکاران (١٣٩٦) که به بررسي اثربخشي آموزش گروهي والدگري مثبت بر خودکارآمدي والدين کودکان کم توان ذهني داراي مشکلات رفتاري پرداختند، ابارشي و همکاران (١٣٨٨) که تاثير آموزش برنامه ارتقاي رشد رواني اجتماعي کودک از طريق بهبود تعامل مادر-کودک بر خوداثرمندي والدگري مادران داراي کودک زير سه سال را مورد بررسي قرار دادند، طالعي و همکاران (١٣٩٠) که به بررسي اثربخشي آموزش برنامه فرزندپروري مثبت بر خوداثرمندي والديني مادران پرداختند اشاره ميگردد.