چکیده:
به رغم این واقعیت که پروتکلهای درمانی رایج طراحیشده برای افسردگی غیرمزمن، اثربخشی اندکی در درمان افسردگی مزمن دارند، به ندرت پروتکلهایی که به شکل خاص برای درمان افسردگی مزمن طراحی شده باشند، معرفی شدهاند. نظام رواندرمانی تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) تنها مدل درمانی است که به طور ویژه و اختصاصی برای درمان اختلال افسردگی مزمن طراحی شده است. هدف مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر معرفی این رویکرد درمانی –به عنوان یک درمان امیدبخش برای افسردگی مزمن- شامل فرضهای بنیادین، نظریه آسیبشناسی، مدل درمان، فرآیند درمان و تکنیکهای درمانی است. در نهایت به مرور و جمعبندی پژوهشها در زمینه اثربخشی CBASP در درمان افسردگی مزمن پرداخته میشود.
Despite this fact that the common protocols designed for non-chronic depression have low effectiveness in treatment of chronic depression, there are rare treatment protocols that developed especially for chronic depression. The Cognitive Behavioral Analysis System of Psychotherapy (CBASP) is the only treatment model especially designed for chronic depression. The object of this descriptive-analytic study is to introduce this treatment approach-as a promising treatment for chronic depression-including the basic assumptions, the theory of psychopathology, the treatment model, the treatment process, and the therapeutic techniques. Finally the studies on the effectiveness of CBASP in the treatment of chronic depression are reviewed and summarized.
خلاصه ماشینی:
نظريه آسيب شناسي و ساختار درمان در نظام روان درماني تحليل شناختي- رفتاري (CBASP) و اثربخشي آن در درمان افسردگي مزمن The Theory of Psychopathology and the Treatment Structure in Cognitive Behavioral Analysis System of Psychotherapy (CBASP) and it’s Effectiveness on Chronic Depression دکتر خديجه علوي Dr. Kgadijeh Alavi Assistant Professor, University of Bojnord, Bojnord, استاديار، دانشگاه بجنورد، بجنورد، ايران .
واژه هاي کليدي: of Psychotherapy, Chronic depression, Theory of نظام روان درماني تحليل شناختي- رفتاري، افسردگي Keywords: Cognitive Behavioral Analysis System مزمن ، نظريه آسيب شناسي، فرآيند درمان ، اثربخشي psychopathology, Treatment process, Effectiveness نوع مقاله :تحليلي دريافت : آذر ٩٨ پذيرش : اسفند ٩٨ ويرايش نهايي : مرداد ٩٩ مقدمه افسردگي به عنوان يکي از رايج ترين اختلالات رواني (سازمان جهاني بهداشت ١، ٢٠٠١) در حدود ١٥ تا ٢٠ درصد موارد، سيري مزمن (دو سال يا بيشتر) پيدا ميکند (ايتون ، شائو، نستات ، لي، بينونو، و زندي ٢، ٢٠٠٨؛ کوئيجپرز، ون استراتن ، شورمانز، ون اپن ، هولون ، و اندرسون ٣ ، ٢٠١٠).
براي اغلب بيماران مبتلا به افسردگي مزمن زودآغاز، فرض بر آن است که تجربه ضربه بين فردي عمده (به عنوان مثال سوءاستفاده جسمي/جنسي) يا تجربه سوءرفتار، کمبود يا فقدان مراقبت به شکل خفيف اما طولانيمدت يا فقدان (از دست دادن ) افراد مهم خانواده ، منجر به بازداري فرآيند رسش شناختي- هيجاني در مرحله رشدي پيش عملياتي پياژه ميشود.
Wilbertz, Brakemeier, Zobel, Harter & Schramm Keller, M.