چکیده:
از جمله مسائل مهم و بسیار کاربردی که در حیطهی حقوق افراد، مطرح است تزاحم این حقوق با دستهای دیگر از حقوق همان فرد، حقوق فرد دیگر، حقوق اجتماع (همهی افراد) حقوق خداوند، میباشد. افزون بر این، تزاحم بین حقوق خداوند و حقوق اجتماع نیز قابل تصور است. در صورت رخداد چنین تزاحمی، ناچار از حلّ آن با طرق شرعی یا عقلی هستیم. این نوشته، با جمع بندی آراء اندیشمندان فقه اسلامی، اعم از امامیه و عامه و نیز دانشمندان حقوق ایران و برخی کشورهای دیگر، این الگوی کلی و ثابت، جهت حل تزاحم پیش آمده در میان حقوق را، به ترتیب، در دو مرحلهی کلی و در مجموع، در چهار مرحله، این چنین ترسیم مینماید: الف) رجوع به مرجّحات شرعی و عقلی؛ ب) در صورت عدم وجود مرجّح؛ ابتدا، به یک نحو، بین آن حقوق متزاحم، جمع میگردد؛ در صورت عدم امکان چنین جمعی، نوبت به مرحلهی تراضی و مصالحه می-رسد و در پایان، و در صورت کارگرنیافتادن هیچ یک از راههای پیشین، نوبت به قرعه خواهد رسید. گفتنی است که به اقتضای کلی بودن این الگو، ممکن است برخی از موارد تزاحم، از مرحلهی ابتدائی، قابل انطباق با این الگوی کلی، نبوده و تنها، بر یک مرحله از مراحل آن، منطبق گردد.
خلاصه ماشینی:
این نوشته، با جمع بندی آراء اندیشمندان فقه اسلامی، اعم از امامیه و عامه و نیز دانشمندان حقوق ایران و برخی کشورهای دیگر، این الگوی کلی و ثابت، جهت حل تزاحم پیش آمده در میان حقوق را، به ترتیب، در دو مرحلهی کلی و در مجموع، در چهار مرحله، این چنین ترسیم مینماید: الف) رجوع به مرجّحات شرعی و عقلی؛ ب) در صورت عدم وجود مرجّح؛ ابتدا، به یک نحو، بین آن حقوق متزاحم، جمع میگردد؛ در صورت عدم امکان چنین جمعی، نوبت به مرحلهی تراضی و مصالحه میرسد و در پایان، و در صورت کارگرنیافتادن هیچ یک از راههای پیشین، نوبت به قرعه خواهد رسید.
مرجح شرعی(تعبدی): به عنوان مقدمه، باید گفت، ترجیح و اولويّت شرعی، يا از تصریح ادلّهی شرعی، فهميده مىشود يا از مناسبت حكم و موضوع وارد شده در دلیل شرعی، و يا از راه شناخت ملاكهاى احكام كه شارع بيان كرده است، مثال اول: اگر دارائی یک مرد، کفاف نفقهی همهی افراد واجبالنفقهی او را نکند و به تعبیر دیگر، بین حق نفقهی چندین واجبالنفقه، تزاحم رخ دهد؛ در این صورت فقیهان، با استناد به روایات باب، در رتبه اول، تقدم را به نفقهی «خود آن مرد» و در مرتبهی دوم، نفقهی «زوجه» و پس از آن، و در رتبهی سوم، نفقهی «فرزند و والدین و اقارب» دادهاند.