چکیده:
امروزه با رشد پرشتاب فنآوری و تأثیر آن بر دستآوردهای فنی نوپدید، عرصۀ تولید آثار هنری هم دستخوش تحولات بسیاری شده است. از جملۀ این تغییرات میتوان به توسعۀ کمکابزارها و امکانات رایانهای در زمینۀ طراحی و تصویرپردازیهای هنری اشاره کرد. نقاشی دیجیتالی نمونۀ یکی از همین دستآوردهای جدید است که تحولاتی را در هنر امروز رقم زده است. مقالۀ حاضر قصد دارد به بررسی این تأثیرات بر شاخهای از هنر معاصر ایران به نام نقاشی انقلاب با تمرکز بر آثار نسل جدید هنرمندان آن بپردازد. این مقاله میکوشد تا به این پرسش پاسخ گوید که نسل جدید نقاشان انقلاب اسلامی چگونه از تکنیکهای نقاشی دیجیتال در آثار خود بهره گرفتهاند؟ و بهرهگیری از تکنیکهای نقاشی دیجیتال چه تأثیری بر آثارشان داشته است؟ چارچوب نظری این مقاله آرای والتر بنیامین از متفکران مکتب فرانکفورت در مقالۀ «هنر در عصر تکثیر مکانیکی» و نگاه انتقادی او به هنر سنتی و چالشهای پیش روی آن در دورۀ گسترش دستآوردهای صنعتی و تکنولوژیک است. نوع پژوهش بنیادینظری است و روش مورد استفاده توصیفیتحلیلی و شیوۀ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﺩﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﺍی، اسنادی و مشاهده است. ابزار گردآوری اطلاعات فیشبرداری، مشاهدۀ آثار و نیز ابزار پویشگری نوین بوده و روش تحلیل آثار به صورت کیفی است. این مقاله با بررسی ویژگیهای نقاشی دیجیتال، از منظر انتقادی بنیامین، به چالشهای استفاده از تکنیکهای نقاشی دیجیتال در آثار نسل جدید نقاشان انقلاب اسلامی میپردازد و نتیجه میگیرد که هنرمندان نسل جدید نقاشی انقلاب بهرغم این چالشها توانستهاند از وضعیت جدید پیش رو و شرایطی که نقاشی دیجیتال برای ایشان فراهم آورده، در جهت نیل به سوی اهداف هنری و آرمانی خویش بهره بجویند. از این رو با وجود دیدگاههای انتقادی مطرح، تأثیر نقاشی دیجیتال را بر این آثار، باید همسو با اهداف و سیاستهای پدیدآورندگان آنها و به طور کلی مثبت ارزیابی کرد.