چکیده:
دوﻟﺖ ﯾﮑﯽ از ضروری ﺗﺮﯾﻦ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺟﻮاﻣﻊ اﻣﺮوزی و ﻫﺴﺘﮥ اﺻﻠﯽ ﺣﯿﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻧﻮﯾﻦ ﺑﻪ ﺷمار ﻣﯽرود. اﻫﻤﯿﺖ دوﻟﺖ در ﻋﻠﻢ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺑﻪ اﻧﺪازهای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ آن را ﻣﻮﺿﻮع اﺻﻠﯽ ﻋﻠﻢ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻣﯽ داﻧﻨﺪ. ﺑﺎ تمام اﻫﻤﯿﺖ و ﮐﺎرﮐﺮدی ﮐﻪ دوﻟﺖ در ﻋﻠﻢ ﺳﯿﺎﺳﺖ و ﺟﺎﻣﻌﻪ دارد؛ اﻣﺎ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻋﻠﻮم ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺿﻌﻒ در ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺎزی و ﻧﻈﺮﯾﻪ ﭘﺮدازی ﻧﮕﺎه روﺷﻨﯽ ﺑﻪ دوﻟﺖ ﻧﺪارد و در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻸ وﺟﻮد دارد؛ ازاﯾﻦ رو ﺗﺒﯿﯿﻦ دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎ و اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎی ﻣﺘﻔﮑﺮان اﺳﻼﻣﯽ درﺑﺎرۀ دوﻟﺖ، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﺧﻸ ﻣﻮﺟﻮد ﺑﮑﺎﻫﺪ. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎضر ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﻣﻄﺎﻟﻌﮥ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ دوﻟﺖ از ﻣﻨﻈﺮ ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫبری ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه و دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎی اﯾﺸﺎن درﺑﺎرۀ دوﻟﺖ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی ﻋﻠﻞ ارﺑﻌﻪ در ﯾﮏ اﻟﮕﻮی ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻧﻈﻢ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ رﺳﺪ ﻧﻈﺮات اﯾﺸﺎن در اﯾﻦ ﺑﺎب از ﻫماﻫﻨﮕﯽ ﻻزم ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و اﯾﺸﺎن دوﻟﺖ ﻣﻄﻠﻮب و ﺗﺮاز اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ را» دوﻟﺖ اﺳﻼﻣﯽ «ﻣﯽ داﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﻧﯽ، ﻣﻨﺎﺑﻊ، ﺷﮑﻞ، ﮐﺎرﮔﺰاران، ﻧﻬﺎدﻫﺎ، وﻇﺎﯾﻒ و اﻫﺪاف ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺧﻮد را دارد.
Abstract
The existence of government is one of the most essential needs of societies and the core of political life. The importance of having a government in political science is so great that some consider it to be its main subject. For all the importance and function that government has in political science and society, unfortunately, due to the weakness in conceptualization and theorizing, there is no clear view of the issue of government and there is a gap in this regard. Therefore, explaining the views and thoughts of Islamic thinkers about the government can reduce the existing gap. In the present study, with a descriptive-analytical method and a library study, the government has been studied from the perspective of the Supreme Leader and they have been organized in a conceptual model. Their views seem to have the necessary coordination and structure. He considers the ideal state and the level of the Islamic Revolution as an "Islamic state" that has the principles, resources, form, agents, institutions, tasks, and goals.
خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد نظرات ایشان در این باب از هماهنگی لازم برخوردار است و ایشان دولت مطلوب و تراز انقلاب اسلامی را «دولت اسلامی» میداند که مبانی، منابع، شکل، کارگزاران، نهادها، وظایف و اهداف متناسب با خود را دارد.
دراینباره میفرماید: «در مجموعه دستگاه دولت، دولت به معنای عام، یعنی مجموعۀ دستگاه حکومت، اعم از قوه مجریه، قوۀ قضائیه و دستگاههایی که هرکدام به نحوی در کار ادارۀ کشور دخالت دارند باید این احساس وجدانی درونی جهتگیری به سمت آرمانهای اسلامی، همواره زنده باشد.
» (همان) ایشان با بهکارگیری دولت در معنای عام، به قوای انسانی بهعنوان مواد دولت اسلامی اشاره میکنند و بیان میدارند: «دولت اسلامی شامل همۀ کارگزاران نظام اسلامی است، نه فقط قوۀ مجریه، یعنی حکومتگران و خدمتگزاران عمومی، اینها باید جهتگیریها و رفتار اجتماعی و رفتار فردی خود و رابطهشان با مردم را با معیارهای اسلامی تطبیق دهند تا بتوانند به آن اهداف برسند.
» (همان، 12/09/79، ص137) به هر ترتیب میتوان گفت در دیدگاه مقاممعظمرهبری در زمینۀ علت مادی دولت به معنای عام، به اسلامی بودن دولت و اسلامی شدن مواد انسانی دولت بیشترین توجه شده است.
» (همان، 10/11/83، ص253) باتوجهبه دیدگاههای بیانشده از مقاممعظمرهبری در زمینۀ علت فاعلی دولت، روشن میشود که از منظر ایشان کارگزاران و نهادها برای اینکه در تراز دولت اسلامی قرار بگیرند، باید از ویژگیهای مثبت فراوانی برخوردار باشند.
» (همان، 28/05/84، ص145) به هر ترتیب میتوان گفت در زمینۀ علت غایی دولت از منظر مقاممعظمرهبری، اهداف و وظایفی ایجابی و سلبی متناسب با اسلامی بودن دولت ترسیم شده است.