چکیده:
با تغییر ترکیب انرژی جهانی به سمت منابع کم کربن، دنیای انرژی درحال ورود به عصر ازهم گسیختگی است. گذار جهانی انرژی بی وقفه ادامه دارد، اما آهنگ تغییرات در همه مناطق به یک اندازه نیست. در این میان، خلیج فارس چهره منحصربه فردی از گذار انرژی به نمایش گذاشته است که برپایه آن اگرچه مجموع تقاضای انرژی از این منطقه طی دو دهه گذشته تقریبا ثابت مانده، اما سهم منابع خلیج فارس در سبد مصرف کشورها و مناطق گوناگون جهان هیچ نسبتی با آن ندارد. گذار انرژی در خلیج فارس بیشتر به شکل تغییر الگوی ترانزیت انرژی از منطقه بهسمت بازارهای مصرف فهم میشود. از این رو، دورنمای کلی مقاله حاضر را کشف پیامدهای گذار جهانی انرژی بر امنیت دریانوردی خلیج فارس تشکیل میدهد. پرسش اصلی مقاله این است که «گذار جهانی انرژی تحت چه شرایطی امنیت دریانوردی در خلیج فارس را متحول خواهد ساخت؟» پاسخ اولیه این بوده است که «گذار جهانی انرژی تنها در صورت ارتقای همکاری های ژئواکونومی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس-چین به سطح همکاری نظامی و امنیتی منجر به تغییر الگوی امنیت دریانوردی در خلیج فارس خواهد شد.» چارچوب مفهومی حاکم بر مطالعه حاضر را ژئوپلیتیک گذار انرژی تشکیل می دهد. یافته های پژوهش که برپایه روش شناسی استنباطی به دست آمده اند، علاوه بر تصدیق فرضیه مقاله به این نتیجه منتهی میشوند که اگرچه تغییر در ژئواکونومی احتمالا با تغییر در ژئوپلیتیک همراه خواهدبود، اما تحقق آن در شرایط فقدان تحولات راهبردی و نظامی چندین دهه طول خواهدکشید.
As the global energy mix is shifting to low-carbon resources, the energy world is entering an era of disruption. The global energy transition continues, but the pace of change is uneven. The Persian Gulf has introduced a unique phase of energy transition through which, although the total energy demand from the region has remained almost constant over the past two decades, it has not relevant to the share of Persian Gulf resources in the consumption basket of the countries. The energy transition in the Persian Gulf is understood as the changing pattern of energy transit from the region. Therefore, this paper is to discover the implications of the global energy transition on the maritime security of the Persian Gulf. The main question of the article is: "how global energy transition change maritime security in the Persian Gulf?" The initial response is that "the global energy transition develops the pattern of maritime security only in case geo-economic cooperation between Arab countries of the Persian Gulf and China upgrades to the level of military and security cooperation." The findings, gained through an inferential methodology, substantiate the validity of the hypothesis and confirm that any change in geo-economics is likely to be accompanied by changing geopolitics, however, it may last decades under the absence of strategic and military developments.
خلاصه ماشینی:
درايـن ميـان ،خلـيج فارس چهره منحصربه فردي ازگذارانرژي به نمايش گذاشته است که برپايه آن اگرچه مجموع تقاضـاي انـرژي از اين منطقه طي دودهه گذشته تقريباًثابت مانده ،اماسهم منابع خلـيج فـارس درسـبدمصـرف کشـورهاومنـاطق گوناگون جهان هيچ نسبتي باآن ندارد.
پرسش اصلي مقاله اين است که «گذارجهاني انرژي تحت چه شرايطي امنيت دريانوردي درخليج فارس رامتحول خواهدساخت ؟»پاسخ اوليه ايـن بـوده اسـت کـه «گـذار جهاني انرژي تنهادرصورت ارتقاي همکاريهاي ژئواکونومي کشورهاي عرب حوزه خليج فارس -چين بـه سـطح همکاري نظامي وامنيتي منجربه تغييرالگوي امنيت دريانوردي درخليج فارس خواهدشـد».
درحقيقت ،فرضيه پنهان مقاله اين است که ترتيبات امنيتـيدرخلـيج فـارس به ويژه دررابطه باامنيت کشتيرانيتنهادرصورت تمايل وعلاقه منديدولت هـايعضـو شورايهمکـاريخلـيج فـارس ١وچـين بـرايحضـورنظـامي«مسـتقيم »يـادسـت کـم «غيرمستقيم امامحسوس »پکن درخليج فارس تغييرخواهدکـردودرغيـرايـن صـورت ائتلاف امنيت درياييدرخليج فارس به رهبريايالات متحده برآن حاکم خواهدماند.
امتناع تحول درالگويامنيت کشتيرانيدرخليج فارس بـرپايـه تلفيـق پيامـدهاي«گـذار انرژي»و«تغييردرالگويتقاضايمنابع خليج فـارس »(دوموضـوع پـيش گفتـه درحـوزه انرژي)با«نگاه بـه شـرق عربسـتان واحتمـال حضـورنظـاميچـين درخلـيج فـارس »و «طرح هايايالات متحده وفرانسه برايتشکيل ائتلاف امنيت درياييدرخليج فـارس »(دو رويکردتأثيرگذاردرحوزه امنيتيودفاعي)به بحث گذاشته شده اسـت .
بااينکـه دغدغـه ايـن دونويسـنده پيرامـون امنيـت اقتصـادي کشورهايحوزه خليج فارس به دنبال پديده گذارانرژيحائزارزش اسـت ،امـا(بـرپايـه شواهدواستدلال هايارائه شده درمقاله حاضر)تأثيراين پديده درخلـيج فـارس بـه جـاي توليدبرانتقال نفت است وبنابراين بيش ازآنکه بردرآمدهاينفتيکشورهايخليج فارس 1.
است که اگرچه درمقايسه بامجموع منابع انرژيخليج فارس وحتياغلب کشورهاياين منطقه رقم بالاييبه شمارنميآيد،امابالاترين نرخ رشدطييـک دهـه گذشـته رادربـين تمام کشورهايجهان به خوداختصاص داده است (٣١&١٤ :٢٠٢٠ ,BP).
مقايسه اين دوآمارنشان ميدهدکه شيب کاهش صادرات نفت خام خليج فارس به ايالات متحده تقريباً٢.