چکیده:
در بیشتر موقعیتهای ارتباطی، قدرت کنشگران بر کنشهای زبانی تأثیر میگذارد و گفتوگویی را شکل میدهد که نشاندهندهی فرادستی یا فرودستی طرفین گفتوگو است. روابط قدرت در داستانهای کودکانه نیز مانند هر گفتمان دیگری برقرار است و چگونگی تعاملات شخصیتهای داستانی را تعیین میکند. این پژوهش بر آن است تا انواع این روابط و اهداف گفتمانی آنها را در متون داستانی کودکان شناسایی کند تا الگوهای ذهنی مرتبط با روابط قدرت را که در تولید این متون ایفای نقش کردهاند، مشخص کند. برای دستیابی به این هدف، راهبردهای زبانی متأثر از روابط قدرت بین کنشگران در چارچوب تحلیل گفتمان اجتماعیشناختی وندایک (2000) و نظریهی الگوهای ذهنی تحلیل شده است. روش تحقیق، توصیفیتحلیلی و شیوهی گردآوری دادهها به این گونه بوده که پیکرهای متشکل از صد داستان چاپشدهی ناشران کتاب کودکان در گروههای سنی «الف»، «ب» و «ج» مطالعه شده است. از این پیکره، سی داستان به روش هدفمند انتخاب و روابط قدرت بین شخصیتها تحلیل گردیده است. براساس نتایج، کلانساختاری که تولید متون بر مبنای آن شکل گرفته، سلطهگری را همواره محکوم به شکست نشان داده است. بهعبارت دیگر، الگوی ذهنی بهکاررفته در تولید متون داستانی برای کودکان ایرانی به زبان فارسی از کلیشهی روابط قدرت مسطح، همبستگی و برابری بین کنشگران پیروی کرده و روابط فرادست، فرودست را به حاشیه رانده است. این کلیشه، دیدگاه اجتماعی فارسیزبانان را به صاحبان قدرت مینمایاند. برنامهریزان آموزشی، نویسندگان، مترجمان و ویراستاران حوزهی کتاب کودک میتوانند از نتایج این تحقیق استفاده کنند.
In most of the communication situations power of actors determines the types of social relations and impacts on their speech actions. Like any other types of discourses, power relations are also observable in children’s stories and specify the way characters interact each other. The research problem is to identify types of such relations and their dioscourse goals in children’s stories. The main objective of this study is to explore mental models corresponding to power relations playing roles in shaping these texts. To acheive this objective, linguistic strategies regarding to power relations among actors are analyzed within socio-cognitive discourse analysis of Van Dijk (2000). This research is a descriptive-analytical one and 30 stories are selected purposefully after studying a corpus of 100 Iranian Children’s stories for A,B,C age groups in Persian. Findings have demonstrated that the mental model applies to generate Iranian Children’s stories conforms the flat power relations, solidarity and equality cliche among the actors and doesn’t legitimize the superior-inferior hirearchy. This type of cliche reflects the social viewpoint of Iranian speackers to power beholders. Educational planners, authors, translators and book editors may find the results beneficial.
خلاصه ماشینی:
تحليل گفتمان روابط قدرت بين کنشگران در داستان هاي تأليف شده براي کودکان ايراني به زبان فارسي با رويکردشناختي معصومه خيرآبادي فردوس آقاگل زاده ارسلان گلفام عاليه کرد زعفرانلو چکيده در بيشتر موقعيت هاي ارتباطي، قدرت کنشگران بر کنش هاي زباني تأثير ميگذارد و گفت وگويي را شکل ميدهد که نشان دهنده ي فرادستي يا فرودستي طرفين گفت وگو است .
به عبارت ديگر، الگوي ذهني به کاررفته در توليد متون داستاني براي کودکان ايراني به زبان فارسي از کليشه ي روابط قدرت مسطح ، همبستگي و برابري بين کنشگران پيروي کرده و روابط فرادست ، فرودست را به حاشيه رانده است .
«قدرت » از مفاهيم مطرح در تعاملات انساني است و احتمال دارد در داستان هاي کودکان نيز بازتاب داده شود؛ به عبارت ديگر، اين احتمال وجود دارد که کنش هاي کلامي شخصيت هاي داستاني از روابط قدرت تأثير بپذيرند و تحت تأثير الگوهاي ذهني نويسندگان قرار بگيرند.
وي مفاهيم گفتمان ، زبان و قدرت را در اين دو داستان واکاويده و نتيجه گرفته است که بهرنگي از زبان به عنوان ابزاري براي نشان دادن روابط قدرت بين شخصيت هاي داستان و جامعه بهره برده و برتري گروهي بر گروه ديگر را به نمايش گذاشته است .
٤. بحث و بررسي در اين بخش ، به تحليل گزيده هايي از متون داستاني کتاب هاي تولدي دوباره ، کوچولوي مهربان ، گاو بزرگ بزرگ ، ساراي مهربان و گربه و پلنگ پرداخته ميشود که روابط قدرت بين شخصيت ها در آن ها از نوع سلسله مراتبي و سلطه گرايانه بوده است .